در باب عدالت

مصائب عدالت خواهی

محمدعلی مختاری
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۳۲
Share/Save/Bookmark
 
​موضوع عدالت و برقراری آن یکی از اساسی ترین دغدغه های بشری از دوران باستان تاکنون بوده است. تعریف و تفسیرهای گوناگونی از مفهوم عدالت در دورانهای مختلف توسط فیلسوفان ارایه شده است.
در دوره کنونی، توفق لیبرالیسم و سرمایه داری بعنوان جریان اصلی در مقابل مفهوم عدالت مورد چالش جدی قرارگرفته و خوانش های جدیدی از عدالت در نقد سنت لیبرالی و برقراری توازن بین عدالت و آزادی ارایه شده است. یکی از مولفه های اصلی تفکیک گروههای سیاسی به چپ و راست، نگرش و تعریف متفاوت این گروه ها به امرعدالت است. از نظر چپگرایان عدالت به معنای تساوی و برخورداری یکسان همه طبقات از ثروت و قدرت است و به همین دلیل از نظر ایشان عدالت با برهم زدن وضع موجود در سیاست و اقتصاد و رسیدن به برابری و سوسیالیسم تفسیر می شود. در مقابل راست گرایان
جریان چپ متولد شده در راستگرایی تحت تاثیر اندیشه های شریعتی و حکیمی نقدهای اساسی به اسلاف خود و جریان اصلی اصولگرا که قدرت در نهادهای انتصابی را در اختیار دارند وارد کرده است.
عدالت را قرار گرفتن هر چیز در جایگاه مناسب خود تعبیر میکنند و به همین جهت عدالت به برقراری سنت ها و اصول و حفظ وضع موجود و نهایتا به تغییرات مختصر در اقتصاد خلاصه می شود.
در دهه اخیر گفتمان عدالت خواهی به طور جدی در دوران دولت نهم و دهم توسط رئیس دولت برجسته شد و سیاستهای آن به شیوه اقتصاد سوسیالیستی و به صورت توزیع یارانه ها و سهام عدالت شکل اجرایی گرفت. پس از آن در چند سال گذشته از درون جریان اصولگرایی پویشی به نام جنبش دانشجویی عدالت خواهی برخاسته است که نسبت به وضع موجود معترض است. جریان چپ متولد شده در راستگرایی تحت تاثیر اندیشه های شریعتی و حکیمی نقدهای اساسی به اسلاف خود و جریان اصلی اصولگرا که قدرت در نهادهای انتصابی را در اختیار دارند وارد کرده است. این جنبش نه تنها به عملکرد دولت تدبیر و امید انتقاد دارد بلکه در بازخوانی شعارهای انقلاب و نتایج سیاستگذاری ها در جمهوری اسلامی، عملکرد افراد در هر دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب، رویه نهادهای انقلابی و حاکمیتی همچون بنیاد مستضعفان، فرمان اجرایی امام، رسانه ملی و بنیاد مسکن را به نقد کشیده است. لذا جریان اصولگرایی موافق موج آفرینی و قدرت گرفتن این جنبش نیست و این جریان را به تندروی و خوارج بودن منتسب می کند. ضمن اینکه اکثر کاندیدا های معروف این جنبش درانتخابات مجلس یازدهم نیز رد صلاحیت شدند.
عدالت خواهی مطلوب، مستلزم فراگیری عدل در همه امور سیاسی،
عدالت خواهی بعضی مواقع بر سر دوگانه حق و باطل دچار انحراف میگردد. یعنی چنانچه پویش عدالت خواهی در تفاسیر و تئوری پردازی با اربابان قدرت همسو باشد مورد حمایت قرار میگیرد
اجتماعی و اقتصادی است و مطالبه و پیگیری عدالت همه جانبه همانند عدالت سیاسی و گردش نخبگان، عدالت در توزیع امتیازات یا توزیع عادلانه ثروت، پر مخاطره ترین کار جامعه مدنی و گروههای سیاسی است. عدالت خواهی بعضی مواقع بر سر دوگانه حق و باطل دچار انحراف میگردد. یعنی چنانچه پویش عدالت خواهی در تفاسیر و تئوری پردازی با اربابان قدرت همسو باشد مورد حمایت قرار میگیرد و در کنار قدرت و همرنگ قدرت می شود و در گرایش های تند و رادیکالی به واژگونی قدرت و نبرد مسلحانه در مقابل قدرت و رودرو شدن با توده ختم خواهد شد.
جریان عدالت خواهی فوق الذکر مباحث عدالت را به اعتراض به اختلاف طبقاتی و از کجا آورده ای تقلیل داده است و به مطالبه گری، حملات مستقیم به برخی از افراد صاحب منصب و انتشار اسناد در شبکه های مجازی می پردازد. به همین سبب خطر رادیکال شدن این جنبش از سوی حاکمیت احساس شده و این نگرانی در بیانات حاکمان منعکس می شود. تجربه سالهای گذشته نشان می دهد گفتمانهای غیر همسو با جریان اصلی قدرت از هر نوعی به صورت جدی در معرض سرکوب و حذف قرار خواهد گرفت.
آرامش مادی و معنوی جامعه با برقراری عدالت همه جانبه محقق می گردد. لذا شایسته است عدالت طلبی، عدالت خواهی و افزایش کیفیت عدالت در زندگی اجتماعی، به صورت ریشه ای و فراگیر با مشارکت نخبگان، مراکز علمی و دانشگاهی، افراد و نهاد های فرهنگی و سیاسی به گفتمان ملی تبدیل شود.
کد مطلب: 557