دروغ‌گويي کليد همه پليدي‌ها

تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۲۴

يکي از درس‌هاي مهم اسلام به پيروانش داشتن صداقت است و بسياري از آيات و روايات دروغ‌گفتن را گناه بزرگي قلمداد کرده‌اند؛ به‌طوري‌که امام‌حسن عسکري(ع) مي‌فرمايند اگر همة پليدي‌ها را در يک خانه بگذارند، کليد آن خانه دروغ است؛ ولي متأسفانه در سال‌هاي اخير برخلاف کوشش علماي اخلاق و بيانِ محسنات صداقت و معايب شفاف‌نبودن و دروغ‌گويي، رفتار برخي از مسئولان بر پاية صداقت و شفافيت نيست. بديهي است در جاهايي راست‌گويي و صداقت در‌هاله‌اي از ابهام قرار گرفته؛ طوري‌که حتي به خيال برخي از افراد که خود را زرنگ مي‌دانند، انسان‌هاي باصداقت ساده‌لوح و بي‌سياست‌اند. در کشور عزيز ما افرادي که به قدرت مي‌رسند، گمان مي‌کنند بايد به‌طور مستمر از فتوحات و پيروزي‌هاي خود سخن بگويند؛ لذا کمتر کسي است که به ناکامي و شکست خود اعتراف کند؛ به همين خاطر با چاشني دروغ، افراد سالم را بي‌عرضه و ناکارآمد قلمداد کرده و همة موفقيت‌ها را از آن خود مي‌داند.

البته اين روند در تمام سطوح ديده مي‌شود. بسياري از سياستمداران ما کشورهاي ديگر را متقلب مي‌دانند و به‌طور مداوم پيشرفت‌هايي را که درصد زيادي از آن دروغ است، به خود و زيرمجموعة خود نسبت مي‌دهند. در اين‌ميان، مسئولان اقتصادي گوي سبقت را از ديگران ربوده‌اند. مگر ممکن است ما يک دينار کويت را قريب به شصت‌هزار تومان يا يک سکه طلا را قريب به هشت‌ميليون تومان خريدوفروش کنيم و باز ادعاي شکوفايي اقتصادي داشته باشيم؟! يا در زمينة فرهنگي، از خودکشي و طلاق گرفته تا بي‌احترامي به بزرگ‌ترها و والدين يا همين گسترش دروغ‌گويي را در جامعه داشته باشيم و باز ادعا کنيم عملکرد ما خوب بوده است؟! به‌نظر نگارنده همة اين مشکلات به شفاف‌نبودن ربط دارد و پنهان‌کاري در امور موجب شده است يک عده از خدا بي‌خبر دست به دزدي و اختلاس بزنند و فرزندان آنان در کشورهاي ديگر به خوش‌گذراني بپردازند ولي در ظاهر مرگ بر اين و مرگ بر آن آن بگويند. اين روش عين نداشتن صداقت است.

به‌جز نداشتن صداقت و شفافيت، مشکلي که مردم و کشور ما را تهديد مي‌کند، نبود روحية معذرت‌خواهي و پذيرفتن کم‌کاري، ناکارآمدي و خلاف‌کاري است؛ براي مثال، معاون يکي از سران سابق سه قوه يعني عالي‌ترين مقام قضايي کشور که متهم به اختلاس و دريافت رشوة منزل 42ميلياردتوماني است، به‌جاي پوزش از درگاه خداوند سبحان و عذرخواهي از پيشگاه ملت نجيب ايران، با ادعا مي‌گويد اگر بخواهم، دوستاني دارم که کل لواسان را به‌نام من مي‌زنند! کسي در اين ميان نيست به او بگويد مگر تو که هستي و دوستان تو اين سرمايه را از کجا آورده‌اند که حاضرند يک محل لاکچري را به‌طور کلي به تو ببخشند؟ تو که هستي که دوستان ميلياردرت خانه‌هايي به تو هبه کرده‌اند که هنوز درب آن را هم باز نکرده‌اي؟ مگر تو در کرة مريخ زندگي مي‌کني و نمي‌داني بخش اعظم جوانان اين کشور، يا بيکارند يا توانايي ازدواج ندارند؟ با وجود جرثومه‌هايي چون تو، افراد کم‌اطلاعي هم پيدا مي‌شوند که براي مردم ازدواج اجباري تجويز مي‌کنند.

متأسفانه امثال طبري‌ها که خود را محبوب دل‌هاي متهمان اقتصادي مي‌دانند، يک بار هم داستان رفتار بي‌نظير حضرت علي(ع) با آن يهودي را نخوانده‌اند که زره حضرت را از آن خود مي‌دانست يا يک بار نشنيده‌اند که او، شخصيت والاي عالم امکان، حاضر نشد گردنبند مرواريد بيت‌المال فقط سه روز به‌عاريه در اختيار دخترش قرار بگيرد و به خزانه‌دار گفت گردنبند را فوراً به بيت‌المال برگردانيد و در صورت تکرار، مجازات خواهيد شد.

در پايان، ما مسلمانان که ادعا مي‌کنيم پيامبري چون محمد خاتم‌النبيين داريم، کتابي چون قرآن داريم که معجزه و راهنماي ماست، امامان معصومي داريم که حاضر نيستند پر کاهي از دهان موري به ظلم خارج شود، تا کي بايد شاهد افراد مفسدي مثل بابک زنجاني‌ها، اکبر طبري‌ها، دانيال‌زاده‌ها، فريدون‌ها و صدها اختلاسگر ريز و درشت باشيم؟ هم‌اکنون چرا آقاي لاريجاني به‌دليل عملکرد معاونش از مردم عذرخواهي نمي‌کند؟ درحالي‌که قرار است براي نظامِ برخاسته از خون شهدا مصلحت‌انديشي کند!

ما که در کشور چند کانال تلويزيوني داريم که بودجة کذا صرف آن مي‌شود، عملاً نتوانسته‌ايم آن‌طور که شايسته اين مردم است، فرهنگ راستي و صداقت را ازاين‌طريق رواج دهيم و توبه و انابه و پوزش‌خواهي را از کساني که حقشان ضايع شده، شرط اصلي عبور از هر خطايي بدانيم. چرا در صداوسيماي ما به‌جاي برنامه‌هاي سبک و بي‌محتوا، دادگاه علني اين متهمان را پخش نمي‌کنند يا فرهنگ کناره‌گيري و استعفاي بي‌کفايتان را نهادينه نمي‌کنند تا هم آبروي اين دزدان و اختلاسگران و رشوه‌بگيران برود و هم درسي باشد براي افرادي که روح عاصي دارند؟