مصطفي کواکبيان در گفتوگو با آفتاب يزد:
لاريجاني عليرغم انصراف اينجانب نبايد تعداد آرا را اعلام مي کرد
16 خرداد 1395 ساعت 12:34
مصطفي کواکبيان ! کسي که صداو سيما با آبوتاب از راي يازدهتايي او به عنوان کانديداي جريان رقيب لاريجاني ياد کرد ! کسي که انصراف داد اما صدايش شنيده نشد! يعني نخواستند که بشنوند! کسي که نامش را چنان پشت تريبون خواندند که انگار از خيل اصلاحطلبان مجلس، يک نفر براي رياست مجلس کانديدا شده و فقط يازده تا راي آورده است! اما اين همه ماجرا نبود.
او قرباني شد! قرباني بازي سياسي يک سياستمدار! اگر چه خودش سالهاست که در عرصه سياست يد طولايي دارد و از جمله صاحب نامان . اما اينبار رودست خورد... بدجوري هم!
بعد از آنکه روز سهشنبه، نام دو نواب رييس از آن گلدان معروف مجلس !در آمد، اصلاحطلبان گل از گلشان شکفت خوشحال از اينکه حالا، هم مسعود پزشکيان هست و هم علي مطهري ...
اما يک اتفاق عجيب و غريب هم بود که شيريني اين روز را برايشان کمي تلخ کرد.
مصطفي کواکبيان ! کسي که صداو سيما با آبوتاب از راي يازدهتايي او به عنوان کانديداي جريان رقيب لاريجاني ياد کرد ! کسي که انصراف داد اما صدايش شنيده نشد! يعني نخواستند که بشنوند! کسي که نامش را چنان پشت تريبون خواندند که انگار از خيل اصلاحطلبان مجلس، يک نفر براي رياست مجلس کانديدا شده و فقط يازده تا راي آورده است! اما اين همه ماجرا نبود.
کواکبيان اگرچه دکتراي علوم سياسي دارد ولي اينبار تئوريپردازياش غلط ازآب درآمد، چون حريف رودرروي او شيطنتهاي سياسي را بهتر از وي بلد است.
حتما تا حالا همه شما ماجرا را ميدانيد. درست در روزي که همه ميگفتند علي لاريجاني کانديداي بلامنازع رياست مجلس است و با کنار کشيدن عارف، فراکسيون اميد هم تمام و کمال به او راي ميدهد. يک نفر ديگر به غير از لاريجاني، از ته مجلس اعلام کانديداتوري ميکند! اتفاقي که تعجب خيليها را برميانگيزد. اما اين يک نفر، آدم ناشناختهاي نيست؛ « مصطفي کواکبيان»را همه ميشناسند.
او هم براي رياست مجلس، نامزد شده است. در همين موقع يک عالمه نماينده دورش حلقه ميزنند، کت او را ميکشند، شروع به صحبت با وي کرده و اصرارهاي پشت سرهم دارند، نتيجه اينکه بعد از مدتي از اعلام کانديداتوري، او انصرافش از نامزدي براي رياست را اعلام ميکند.
همه ميفهمند کواکبيان انصراف داده از نمايندگان مجلس بگيريد تا خبرنگاراني که از بالاي صحن مجلس نظاره گر ماجرا هستند. اما گوش لاريجاني به اين حرفها بدهکار نيست. واکنشي به انصراف کواکبيان نشان نميدهد تا اينکه موقع خوانش آراي رياست مجلس ميگويد:«بنده سراسر تقصير 237 راي» و آقاي کواکبيان «11 راي» و بعد هم ادامه ميدهد:«البته آقاي کواکبيان، انصراف داده بودند که ما نميتوانستيم بپذيريم.»
وقتي لاريجاني يازده راي مصطفي کواکبيان را خواند، يک مجلس به او ميخندد! جمع خبرنگاران هم که گويا اکثريت آنها زاويه فکريشان از جنس مردم است، ناراحت از بهانهاي که کواکبيان به دست رقبا داده تا اصلاحطلبان را با همين يازده راي او، تحقير کنند. البته عدهاي هم خوشحال از اينکه فردا تيتر ميزنند اصلاحطلبان 11 راي آوردند!! در همين چند روز، مصطفي کواکبيان از دوست و دشمن زياد شنيده! انتقاد و خيلي چيزهاي ديگر. اما به راستي در روز سهشنبه مجلس چه اتفاقي افتاد و هدف مصطفي کواکبيان از کانديداتوري براي رياست و سپس انصرافش چه بود و چرا لاريجاني با او چنين کرد؟ مصطفي کواکبيان در گفتوگو با آفتاب يزد به تشريح ماجراي آن روز ميپردازد.
آقاي کواکبيان! ماجراي کانديداتوري شما براي رياست مجلس و آن يازده راي و انصرافي که داديد و از سوي لاريجاني قبول نشد! چه بود؟ خيلي از رسانههاي اصولگرا، از جمله صداوسيما از اين اتفاق عليه شما و اصلاحطلبان بهره بردند.
قبل از هر چيز بايد بگويم، اساسا قرار نبود که صبح سهشنبه انتخابات هيئت رئيسه برگزار شود قرار بود که در اين روز تنها اعتبارنامهها تصويب شود و انتخابات هيئت رئيسه، چهارشنبه يا يکشنبه هفته آينده انجام بگيرد.
يعني هيچکس، جز آقاي لاريجاني و هيئترئيسه موقت در جريان برنامه روز سهشنبه نبود؟
خير! تنها هيئت رئيسه موقت اين تصميم را گرفته بود و کسي نميدانست که قرائت اعتبارنامههاي نمايندگان به شکل ليستي و پشت سرهم انجام ميگيرد تا هر چه زودتر نوبت به انتخابات رياست دائم مجلس در همان روز برسد! بنابراين هيچگونه آمادگي براي بحث انتخابات هيئت رئيسه براي من وجود نداشت. البته ما در فراکسيون اميد براي نواب هيئت رئيسه، دبيران و ناظران موردنظر، کانديداهايمان را انتخاب کرده بوديم.
مسئله بعدي اين که اساسا عليرغم تذکر بنده و چند نفر ديگر از نمايندگان مثل آقاي تابش و آقاي لاهوتي، هيچ اعتنايي به اعتراض ما نسبت به روند تصويب اعتبارنامهها نشد.
ميتوان گفت از همين ابتداي کار، در راس بودن مجلس زير سوال رفت. اساسا تصويب ليستي اعتبارنامهها به مفهوم اين است که گويا صحن علني مجلس نقشي در تصويب اين اعتبارنامهها نخواهد داشت. مفهوم تصويب اعتبارنامه که در قانون اساسي آمده اين است که منتخبان صرفا از سوي مردم حوزه انتخابيه خودشان نمايندگي ندارند بلکه از سوي مجموع ملت ايران نماينده هستند.
در حالي که بسياري از فعالان سياسي و نخبگان و افکار عموميمنتظر برخورد مجلس، درباره اعتبارنامههاي برخي اشخاص احمدينژادي و افراطي بودند ولي ديديم که اعتبارنامهها به چه شکلي تصويب شد و لاريجاني هم به اعتراض ما توجهي نکرد. روش جديد لاريجاني در قرائت تاييد اعتبارنامهها باعث شد تا تازه بفهميم که او ميخواهد انتخابات هيئت رئيسه دائم را همان روز سهشنبه برگزار کند. بنابراين در زمينه استراتژي انتخابات رئيس مجلس هيچ آمادگي براي من وجود نداشت. مضاف بر اين که من پيشتر در فراکسيون اميد اعلام کرده بودم که براي رياست مجلس ثبتنام خواهم کرد.
يعني فراکسيون اميد با موضوع کانديداتوري شما موافقت کرده بود؟
فراکسيون اميد اعلام کرد که موضع فراکسيوني ما اين است تا براي رياست، کانديدا نداشته باشيم اما شما ميتوانيد به صورت شخصي و مستقل نامزد رياست مجلس شويد و بنده هم پذيرفتم. يعني فراکسيون اميد براي جايگاه رئيس، کانديدا نداشت، اما به من اجازه داد که به صورت مستقل نامزد شوم. بنابراين آن دسته از خبرنگاران و يا خبرگزاريها که گفتهاند کواکبيان بدون هماهنگي با فراکسيون به فراکسيون اميد شوک وارد کرد و نامزد شد، حرف غيرمنطقي و ناآگاهانهاي زدهاند.
به هر حال ميپذيريد که کواکبيان را همه بهنام اصلاحطلبان ميشناسند و نامزدي شما يک گل بهخودي براي اصلاحطلبان محسوب ميشد؟
من از موضع رسميفراکسيون و اصلاحطلبان کانديدا نشدم اما فراکسيون در جريان نامزدي من براي رياست بود. من اصرار به کانديداتوري براي رياست داشتم چون براساس عهدي که با مردم بسته بودم، اعتقادم اين بود که بايد يک اصلاحطلب رئيس مجلس شود و اعلام کرده بودم که اگر آقاي عارف براي رياست نيايد بنده کانديدا خواهم شد. به همين جهت وقتي که عليرغم اصرار ما آقاي دکتر عارف، حاضر نشد در انتخابات هيئت رئيسه دائم شرکت کند من احساس کردم که بايد نام خودم را براي رياست مجلس اعلام کنم و اين روال و رسم هم در گذشته وجود داشته است که وقتي هر ساله يک نفر از يک جناح رئيس ميشود، جناح مقابل هم عليرغم اين که ميداند راي نميآورد براي حفظ هويت جناح خودش کانديدا معرفي ميکند. لذا من با علم به اين که ميدانستم راي نميآورم به نيت حفظ هويت اصلاحطلبي به صحنه آمدم. اما بلافاصله بعد از اعلام کانديداتوري حدود 30 تن از اعضاي ارشد فراکسيون اميد به من مراجعه و از من چندين و چند بار خواستند که انصراف بدهم و براي همين در جهت احترام به اين عزيزان گفتم که اشکالي ندارد عليرغم ميل خودم ولي به خاطر اصرار شما انصراف ميدهم. بين اعلام کانديداتوري و اعلام انصراف من شايد کمتر از يک دقيقه طول کشيد و در همان زمان از آقاي تابش خواهش کردم که نزد لاريجاني برود و به رئيس مجلس بگويد تا من از طريق بلندگوي مجلس انصراف را رسما اعلام کنم. اما از آنجايي که آقاي لاريجاني بناي همکاري نداشت و ظاهرا او از اين موضوع که چرا بنده کانديدا شدم ناراحت بود، نه به خواهش و درخواست آقاي تابش توجهي کرد و نه به صدها بار دست تکان دادنها و فريادکشيدنهاي بنده، جالب اينکه آقاي لاريجاني از پشت تريبون گفتند «فعلا کواکبيان باي باي ميکند!» در حاليکه خيلي خوب ميدانستند من دارم ميگويم: «انصراف ميدهم!» همه در صحن مجلس فريادهايم را شنيدند الا ايشان!
آقاي لاريجاني گفتند انصراف شما چون در زمان رايگيري اعلام شده آن را نميپذيرند.
اصلا چنين چيزي نيست فاصله بين اعلام کانديداتوري من و انصرافم يک دقيقه هم طول نکشيد. به نظر ميرسد که اخلاق و رفاقت و تعامل از همين روزهاي اول زير پا گذاشته شد وگرنه معنا نداشت عليرغم انصراف من و عليرغم اطلاع لاريجاني از انصرافم! و همچنين عليرغم حضور تابش در پيش آقاي لاريجاني، ايشان اندک آراي من را به عنوان رقيب بخواند و بعد هم براي اينکه خيلي روال ماجرا را برهم نزند، بگويد «البته ايشان انصراف هم داده بودند!» حال جاي سوال است که وقتي بنده انصراف داده بودم و لاريجاني هم به خوبي از آن آگاه بوده، چه نيازي به اعلام آراي بنده در پشت تريبون بود، معمولا کساني که انصراف ميدهند، آرايشان جزو آراي باطله حساب ميشود. آيا اين کار او نتيجهاش، جز اين بود که شب صدا و سيما اعلام کند، کانديداي رقيب فقط يازده راي آورده است؟! و اگر ايشان معتقد نبود که من انصراف دادم چرا اعلام ميکند کواکبيان انصراف داده است. به هر حال اين طرز برخورد، صحيح نبود.
براساس ماده 77 آييننامه مجلس اگر هر يک از نمايندگان احساس بکنند که اسم آنها به نحوي برده شده که حقشان تضييع گشته است، ميتوانند به رئيس مجلس تذکر دهند. اما من حتي با نامه کتبي و خواهش از کارمندان مجلس چندين بار درخواست تذکر ماده 77 را کردم اما ايشان به بنده وقت تذکر نداد، در هر حال اعتقاد من اين است که همه عزت از آن خدا و رسول خدا و مومنين است و خداوند قطعا از کساني که در راه او تلاش ميکنند حمايت خواهد کرد.
آقاي کواکبيان! عدهاي معتقد بودند که شما براي اين کانديدا شده و سپس انصراف داديد که بگوييد به نفع لاريجاني کنار کشيديد تا از اين طريق حمايت شما از لاريجاني رسانهاي شود! اما لاريجاني با علم به اين موضوع، به شما رودست زد تا جو رسانهاي را عليه شما درست کند؟
خير! بنده اساسا بناي کانديداتوري رياست داشتم اما تنها به خواست دوستان خودم در فراکسيون کنار کشيدم. اتفاقا بعد از انصراف دهها نفر با بنده تماس گرفتند که آيا آقاي لاريجاني، مرکز پژوهشها يا معاونت نظارت يا جاي ديگري را به تو قول داده است که خودت را کنار کشيدي!؟
خيليها ميگويند آن يازده نفر چه کساني بودند که در آن بلبشو و عليرغم آگاهي از انصرافتان باز هم به شمار راي دادند؟
آن يازده نفر و آن تعدادي که راي سفيد دادند، کساني بودند که عليرغم نبود هيچ کانديداي رقيبي براي لاريجاني، بهدنبال تغيير بودند. وگرنه دليلي نداشت که راي سفيد بدهند و يا نام بنده را که انصراف دادم بنويسند.
نظرتان راجع به ترکيب هيئت رئيسه دائم چيست؟
در هر صورت به همه اعضاي هيئت رئيسه تبريک گفته و آرزوي خدمت به مردم سرافراز ايران اسلاميرا دارم. قطعا ما بناي تعامل با رئيس مجلس را داريم و مطمئنا با او همکاري ميکنيم به شرط اينکه براي تداوم رياست نخواهيم اخلاق و اعتبار در راس بودن مجلس را زير پا بگذاريم. جاي سوال است که وقتي بنده انصراف داده بودم و آقاي لاريجاني هم به خوبي از آن آگاه بوده، چه نيازي به اعلام آراي بنده در پشت تريبون بود، معمولا کساني که انصراف ميدهند، آرايشان جزو آراي باطله حساب ميشود. فراکسيون اميد براي رئيس، کانديدا نداشت، اما به من اجازه داد که بهصورت مستقل نامزد شوم. عليرغم اصرار ما آقاي دکتر عارف، حاضر نشد در انتخابات هيئت رئيسه دائم شرکت کند. آقاي لاريجاني گفتند انصراف من چون در زمان رايگيري اعلام شده آن را نپذيرفته است .اما اصلا چنين چيزي نيست فاصله بين اعلام کانديداتوري من و انصرافم يک دقيقه هم طول نکشيد.
کد مطلب: 184
آدرس مطلب: https://www.hosnanews.ir/fa/doc/news/184/لاريجاني-علي-رغم-انصراف-اينجانب-نبايد-تعداد-آرا-اعلام-مي