رئيس گروه بينالمجالس مجلس شوراي اسلامي يکصد و سي و پنجمين نشست IPU:
نقض سيستماتيک حقوق بشر در جهان ناشي از برخورد دوگانه قدرتهاي بزرگ در اين زمينه است
6 آبان 1395 ساعت 2:09
مصطفي کواکبيان رئيس هيات مجلس شوراي اسلاميدر نشست اتحاديه بينالمجالس در سخنان ديروز خود در يکصد و سي و پنجمين نشست اين اتحاديه با اشاره به نقض سيستماتيک حقوق بشر در دنياي کنوني، تصريح کرد که اين وضعيت ناشي از برخوردهاي دوگانه قدرتهاي جهاني با موضوع حقوق بشر است .
مشروح سخنان نماينده تهران در مجلس و رئيس هيات مجلس شوراي اسلاميدر نشست اتحاديه بينالمجالس به شرح زير است :
بسم الله الرحمن الرحيم و الحمدلله رب العالمين والصلوه و السلام علي سيدنا و نبينا و آله الطاهرين و صحبهالمنتجبين .
رئيس محترم، روساي محترم مجالس، همکاران گرامي، خانمها و آقايان
از اينکه فرصت حضور در جمع همکاران محترم از کشورهاي مختلف و شرکت در اين نشست مهم را در شرايط حساس جاري يافته ام، مفتخرم. اختصاص شعار و عنوان اصلي اجلاس به موضوع «نقش مجالس در پيشگيري از نقض حقوق بشر بعنوان پيش درآمد بروز مناقشات» بسيار مناسب و متناسب با شرايط جاري در عرصه جهاني بويژه تحولات در منطقه خاورميانه و شمال آفريقا است.
عليرغم پيشرفتهاي زيادي که در عرصه تدوين مقررات حقوق بينالملل، حقوق بشردوستانه و حقوق بشر براي تنظيم مراودات و مناسبات ميان کشورها، تقويت صلح و امنيت بينالمللي و حفاظت و احترام به کرامت انساني حاصل شده است، شاهد ناديده گرفتن و نقض گسترده و مستمر اين مقررات و اصول اساسي ذيربط در نقاط مختلف جهان هستيم. متاسفانه در موارد متعدد اين نقضها منجر به جرايم شديد شده است به نحوي که مصداق بارز جنايت عليه بشريت، جنايات جنگي، نسل کشي و پاکسازي قوميدر نقاط مختلف جهان است. بنابر اين شاهد تضعيف ساختارهاي سياسي- اجتماعي کشورها، گسترش نا امني و بي ثباتي، گسترش فقر و بي عدالتي، هدر رفتن سرمايههاي مادي و انساني و از دست رفتن فرصتها و امکانات ملتها هستيم. به همين خاطر و در نتيجه اين وضعيت، حقوق بشر بصورت سيستماتيک در تماميجنبهها و اشکال آن شديدا نقض ميشود.
از يک طرف بسياري از اين چالشها و بحرانها با نقض حقوق بشر و ناديده گرفتن حقوق اساسي ملتها و اشخاص شکل گرفته و ادامه مييابد و از طرف ديگر بروز و استمرار اين وضعيت باعث نقض گسترده، مستمر و سيستماتيک حقوق بشر ميگردد.
به عبارت ديگر نقض شديد حقوق بشر موجب تداوم چالشها و بحرانها ميشود و استمرار بحرانها زمينهساز نقض حقوق بشر است. بنابر اين بايد براي اين سيکل معيوب چارهجويي کرد.
همکاران گرامي،
نمونه بارز و عيني نقض گسترده و سيستماتيک حقوق بشر را در شرايط فعلي ميتوان در بحرانهاي جاري در منطقه خاورميانه و شمال آفريقا يعني در فلسطين، سوريه، يمن، ليبي و بحرين مشاهده کرد. ملت مظلوم فلسطين بيش از 70 سال است که از کليه حقوق مسلم واساسي خود يعني حق داشتن سرنوشت، سرزمين، حاکميت و کشور و همچنين زندگي در صلح و آرامش و برخورداري از امکانات اوليه يک زندگي معمول در جنبههاي مختلف اقتصادي، اجتماعي و رفاهي محروم است.
تصور اينکه يک ملت بيش از 7 دهه تحت اشغال، تجاوز، حملات مستمر نظامي، ترور، محاصره، کشتار، آوارگي و بي خانماني و محروميت آن هم در مقطع زماني که ادعاي دفاع از حقوق بشر از جانب بسياري بويژه قدرتهاي بزرگ سربه فلک کشيده سخت ميباشد. بي ترديد رژيم صهيونيستي بدون حمايت گسترده برخي قدرتها بويژه آمريکا امکان انجام اين جنايات را نداشت. اين درحالي است که اين قدرتها در داخل کشورهاي خود با تبعيض نژادي و نقض گسترده حقوق بشر درگيرهستند اما وقيحانه اقدام به ايراد اتهام عليه ديگران ميکنند و به بهانه دفاع از حقوق بشر و گسترش دموکراسي جنايات عديدهاي را در اقصينقاط جهان مرتکب شده و ميشوند.
استفاده ابزاري و برخورد دو گانه اين قدرتها با مقوله حقوق بشر براي اهداف شوم سياسي و تنگ نظرانه مهمترين ضربه به مفاهيم والاي حقوق بشري است که قطعا نه تنها کمکي به بهبود وضعيت حقوق بشر در عرصه جهاني نميکند بلکه باعث تشديد اوضاع ميشود.
آقاي رييس،
بحران سوريه که در همان مراحل ابتدايي امکان حل و فصل از طريق گفتگو ميان طرفهاي مختلف سوري داشت، با دخالت برخي قدرتها و کشورهاي منطقه و حمايت صريح و آشکار آنان از گروههاي افراطي و تروريستي منجر به يک فاجعه انساني در سوريه شد که تبعات و پيامدهاي مخرب انساني و امنيتي آن نه تنها منطقه، بلکه نقاط مختلف جهان را متاثر نمود. البته واقعيت اين است که ريشه اصلي شکل گيري القاعده، جبهه النصره، داعش و گروههاي مشابه را نبايد صرفا به تحولات جاري در سوريه و عراق مرتبط دانست. ريشه آن به ترويج تفکر افراطيگرايي توسط برخي کشورها در اقصي نقاط مختلف جهان باز ميگردد.
جمهوري اسلاميايران مفتخر است از همان ابتداي ظهور اين گروهها در منطقه از کشورهاي خط مقدم مبارزه با اين گروهها حمايت کرد. همچنين با شناخت عميق از پيامدهاي مخرب گسترش فعاليت اين گروهها براي صلح و امنيت بينالمللي، ايده جهان عليه خشونت و افراطگرايي خشونتآميز را در مجمع عموميدر سال 2013 مطرح کرد که با استقبال کشورهاي عضو سازمان ملل مواجه شد.
جناب آقاي رئيس،
در شرايط حساس جاري مجالس کشورها مسئوليت ويژهاي در زمينه حفاظت از حقوق بشر، کرامت انساني و جلوگيري از نقض مقررات حقوق بشر بر عهده دارند. مجالس کشورها در سطح ملي ميتوانند با تصويب مقررات و قوانين صريح و روشن و نظارت دقيق و مستمر بر اجراي آنها نقش موثري در اين زمينه ايفا کنند. تعامل مستمر نمايندگان مجالس کشورها بايکديگر ظرفيت بالايي در حل و فصل چالشها و بحرانهاي جاري در عرصه جهاني دارد. شعار اصلي نشست جاري اتحاديه بينالمجالس مويد نقش کليدي مجالس و اين اتحاديه در عرصه حل و فصل چالشهاي جاري، جلوگيري از نقض حقوق بشر و حفظ کرامت انساني است.
اينجانب به نمايندگي از نمايندگان مجلس شوراي اسلاميکه مبتني برمکتب انسان ساز و حيات بخش و مدافع راستين حقوق بشر يعني اسلام ناب محمدي (ص) است آمادگي خويش را براي همکاري فعال و سازنده با همکاران خود بصورت دوجانبه و چندجانبه براي تحقق اهداف متعالي حفاظت از حقوق بشر و کرامت انساني اعلام مينمايم.
ما طبق حکم ديني رهبر جمهوري اسلاميايران، بکارگيري سلاحهاي هستهاي را حرام ميدانيم
رئيس گروه بينالمجالس مجلس شوراي اسلاميروز گذشته در نشست خلع سلاح کامل (IPU) تصريح کرد: ايران طبق حکم ديني رهبر جمهوري اسلامي، بکارگيري سلاحهاي هستهاي را حرام ميداند
مصطفي کواکبيان همچنين روز گذشته در نشست خلع سلاح کامل IPU جامعه بينالملل را به اين نکته توجه داد که چرا رژيم صهيونيستي، به معاهده عدم تکثير سلاحهاي هستهاي نميپيوندد تا خاورميانهاي عاري از سلاحهاي هستهاي داشته باشيم؟مشروح اين سخنان به شرح زير است:
خلع سلاح جامع، بدون در نظر گرفتن تعريف آن، واژه اي بسيار سيال، گسترده، مبهم و غيردقيق ميباشد. به عقيده من، خلع سلاح جامع که بتوان بعنوان يک فرايند بينالمللي و بين دولتي بر روي آن توافق نمود و آن را اجرا نمود، نيازمند ابزارها و مکانيزمهاي بينالمللي جهت نابودي قابل راستي آزمايي انواع معيني از تسليحات در سطح جهاني ميباشد. اما آيا اين ايده خوبي است؟ آيا اتحاديه بينالمجالس ميتواند يا بايد از اين ايده حمايت نمايد؟
پاسخ دادن به اين سؤالات ساده نيست. به عقيده من، اين ايده خوبي است و ميتواند و بايد از سوي نمايندگان مجالس جهان مورد حمايت قرار گيرد به شرطي که اين مفهوم و دامنه آن بطور دقيق تعريف شده و همه الزامات آن بصورت صحيح رعايت شود. اما اين الزامات کدامند؟ بطور خلاصه و در کنار ساير موارد، مايلم به برخي از اين الزامات ذيلاً اشاره نمايم:
- ابراز يک خواست سياسي واقعي، قوي و مداوم توسط همه کشورها و بدون هرگونه استثناء،
- آغاز يک فرايند باز، فراگير، شفاف و اجماعي بينالمللي در چارچوب نظام خلع سلاح ملل متحد،
- در نظر گرفتن حق هريک از کشورها براي برخورداري از امنيت و دفاع از خود مطابق با ماده 51 منشور ملل متحد،
- تضمين رعايت کامل اصول شفافيت، راستي آزمايي و برگشت ناپذيري،
- اتخاذ يک رهيافت جامع و عملگرا در کليه مراحل فرايند، بدون سازش برسر حق هر کشور يا گروهي از کشورها يا در مورد اعطاء هرگونه امتياز به کشوري،
- توسعه يک برنامه اقدام اولويت بندي شده و زمانمند،
ضمن تاکيد بر نياز فوري به نابودي کامل همه انواع سلاحهاي کشتار جمعي و يادآوري دستاوردهاي حاصل از ممنوعيت و نابودي سلاحهاي شيميايي و بيولوژيکي در سراسر دنيا، مايلم تصريح نمايم که چنين فرايند جامعي بايستي بر محو کامل سلاحهاي هستهاي به عنوان اولين اولويت متمرکز باشد. اين سلاحهاي وحشتناک و غيرانساني خطرناک ترين تهديد براي انسانيت بوده و نابودي کامل آنها يک ضرورت بوده و نه يک انتخاب.
به همين دليل است که مقام رهبري جمهوري اسلاميايران طي يک حکم مذهبي(فتوي)، تاکيد نمودهاند که «ما بکارگيري چنين سلاحهايي را ممنوع حرام (داراي ممنوعيت مذهبي) دانسته و بر اين باوريم که وظيفه هر فردي است تا تمام تلاش خود را براي امنيت بشريت در برابر اين بلاي عظيم به عمل آورد». ارتقاي جهاني بودن معاهده عدم تکثير سلاحهاي هستهاي به خصوص اجبار رژيم اسرائيل به پيوستن به آن اهميت فراواني براي منطقه ما داشته و زمينه را براي ايجاد منطقه عاري از سلاحهاي هستهاي در منطقه ناآرام خاورميانه فراهم خواهد آورد.
ما نمايندگان پارلمانهاي دنيا همگام با دولتها، داراي نقشي مهم و مسئوليتي سترگ در اين فرايند مهم هستيم. محو کامل همه سلاحهاي هستهاي مطابق با منافع همه ملتها و نسلها ميباشد. بياييد به نابودي اين سلاحها قبل از آنکه ما را نابود کنند کمک کنيم. بياييد امروز اقدام کنيم، چراکه فردا دير خواهد بود.
کد مطلب: 263