ابوالفضل زاهدي پور دبير حزب مردم سالاري خراسان جنوبي:

عقلانيت و اعتدال‌گرايي راه برون‌رفت از مشکلات سياست خارجي است

تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱۸ شهريور ۱۳۹۴ ساعت ۱۴:۰۳
Share/Save/Bookmark
 
ابوالفضل زاهدي‌پور معتقد است ايجاد گفتمان اعتدالگرايي نتيجه شرايط بحراني و افراطي به جا مانده از دولت گذشته است يادداشت وي ‌به روزنامه «مردم‌سالاري» درباره گفتمان اعتدالگرايي ‌را مي‌خوانيم:
با آغاز به کار دولت يازدهم در 13 مرداد ماه 1392 خرده گفتمان ديگري در چارچوب کلان سياست خارجي جمهوري اسلامي‌ايران ظهور کرد. گفتمان اعتدالگرايي را مي‌توان «آرمان‌خواهي واقع‌بينانه» يا «آرمان‌گرايي واقع‌بين» ناميد.
ابوالفضل زاهدي‌پور معتقد است ايجاد گفتمان اعتدالگرايي نتيجه شرايط بحراني و افراطي به جا مانده از دولت گذشته است يادداشت وي ‌به روزنامه «مردم‌سالاري» درباره گفتمان اعتدالگرايي ‌را مي‌خوانيم:

شرايط جديد و ضرورت گفتمان نو
هر‌چه جلوتر مي‌رويم به درک جديدتري مي رسيم ضرورتي تازه‌تر را حس مي‌کنيم و زايشي نوتر را مي‌طلبيم. آيا مي دانيد از ابتداي انقلاب تا به حال چه دوره‌هايي و چه گفتمان‌هايي را پشت سر گذاشته‌ايم. وآيا اصلا چرا گفتمان جديد در دوره‌هاي مختلف زاده شد.
گفتمان مقاومت يا همان دفاع مقدس گفتمان سالهاي جنگ بود که به واسطه اراده يکپارچه دولت و ملت گفتماني غالب شد. پس از جنگ اين گفتمان به گفتمان سازندگي و آباداني کشور چرخش کرد و خرابي‌ها و ويراني‌هاي جنگ مورد مرمت و سازندگي قرار گرفت. در طول اين سال‌ها سياسيون کار خود را مي‌کردند و سعي در بسط افکار خود داشتند و به رغم اصول خود سياست‌هاي کشور را تحت مديريت خود مي‌آوردند و جامعه بعضاً در شرايط مختلف زماني روحي جديد، سياستي جديد، و عملکرد جديد را از سوي دولتمردان مي‌طلبيد. با چنين رويکردي سال 76 گفتمان اصلاحات گفتمان غالب شد و 8 سال در راس مديريت اجرايي کشور قرار گرفت. باز در خرداد 84 بود که مردم به گفتمان ديگر روي آوردند، گفتمان اصولگرايي با محوريت محمود احمدي‌نژاد. گفتماني که آن هم 8 سال طول کشيد و بنام دولت، ملت را مديريت اجرايي مي‌کرد. و اينک در خرداد 92 گويا مردم خسته از آخرين سياست‌هاي اجرايي در زمينه‌هاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي و ... به گفتماني جديد احساس نياز کردند. ضمن آنکه گفتمان‌هاي قبلي را يکبار تجربه کرده و به صرف حضور هر يک از آن‌ها ديگر دل نمي‌دادند، بلکه گفتماني جديد را مي‌خواهند.

اعتدالگرايي و بازگشت به تعادل
روحاني مردي که در کنار ديگر کانديدا‌ها، اين صدا و خواست و مطالبات مردمي‌را بوضوح شنيده بود آهنگ همنوايي با آنان را نواخت. او بخوبي دانست که مردم از چپ و راست‌ها فاصله گرفته‌اند و يا اگر فاصله مطلق نگرفته‌اند به تنهايي هيچکدام‌شان نيازهايشان را پاسخگو نخواهد بود.
اينجا بود که نياز آرامش، امنيت، ارضاء مطالبات مذهبي، رفاهي،معيشت، کرامت و عزت يک يک ايرانيان را در طرحي نو بنام اعتدال قالب ريزي کرد و گفتمان چهارم انقلاب شکل گرفت ودر فاصله اي کوتاه همچون موجي سراسر کشور را فرا گرفت.ستاد‌هاي او را افرادي که در گفتمان‌هاي قبلي با رويکرد عقلاني‌تر حضور داشتند عهده دار شدند و در اين زايش جديد افرادي از گروه‌هاي چپ و راست را در يک جبهه جديد براي پيروزي گفتمان جديد بنام اعتدال شاهد بوديم.
قطعاً مي‌دانيم که هر يک از گروه‌هاي سياسي کشور که نهايتاً به چپ و راست خلاصه مي‌شوند صاحب يک هدفند و آن پيشبرد نظام اسلامي‌است اما رويکرد وتفکر، استراتژي و روش آنها بعضاً کيلومترها از هم فاصله دارد.

سياست فراجناحي معتدل در گفتمان اعتدال
سؤال اينجاست که چگونه در چنين گفتمان جديدي، گروه‌هاي سياسي قبلي مي‌توانند فعاليت کنند و از گفتمان جديد دفاع کنند؟
قطعاً اصرار دکتر روحاني بر استفاده از نيروهاي فرا جناحي، متخصص و شايسته بخشي از سؤال‌ها را پاسخ مي‌دهد. قطعاً اگر اصلاح طلبان و اصولگرايان را دو سر طيف سياسي موجود در کشور بدانيم و هر کدام از آنها را يک پديده مطلق و سياه و سفيد ندانيم به وجود وجوه اشتراکي بين آنها قايل خواهيم بود. اين وجوه اشتراک محلي است که از آن به اصلاح طلبان معتدل و اصولگرايان معتدل ياد مي‌کنيم.اما از آنجا که به هرحال اصلاح طلبان و اصولگرايان در مسايل سياسي، اقتصادي و فرهنگي داراي مرزبندي‌هايي جدي با يکديگرند اين سؤال به نظر مي رسد که تعريف دولت جديد در مسايل مختلف سياسي، اقتصادي و فرهنگي با پشتوانه فکري و تئوريک همراه با ثبات و نحله فکري عميق چه خواهد بود؟ عجالتاً دولت روحاني در شرايطي کشور را از دست دولت قبلي تحويل گرفت که چالشهاي اقتصادي و معيشتي بيش از هر چيز در جامعه تيتر شده بود و حل سريع‌الوقت آن مورد تاييد مقام معظم رهبري و مطالبات اورژانسي مردم قرار گرفته است ايجادگفتمان اعتدال گرايي نتيجه شرايط بحراني و افراطي به جا مانده از دولت گذشته بود و در اين ميان در صحنه بين المللي برخي خواهان آن بودند تا ايران را وارد ميدان نزاع و جنگ نمايند پس آرامش در صحنه جهاني از ديگر مطالبات اورژانسي است که بهترين گزينه براي آرام کردن و دور کردن جنگ از ايران را، روحاني مي‌دانند.
اصلاح‌طلبان و اصولگرايان معتدل باعث شدند تا دولت فراجناحي شکل بگيرد. اما از آنجا که تمرکز دولت به توسعه اقتصادي و عمراني است اين گروه‌هاي سياسي در اين چارچوب جديد تمرکز خود را برهمين هدف يعني توسعه و گشايش اقتصادي بنا نهاده‌اند.
نمونه اين مورد را ما در استانهاي کشورنيز شاهديم به طوري که گروه‌هاي راست و چپ که به گفتمان اعتدال بيشتر متمايل اند جلسات مرکبي را تشکيل داده و بر سر موضوعاتي از جمله توسعه منطقه‌اي تاکيد ورزيده و ائتلاف نا نوشته اي را رقم زدند. اين ائتلاف فرصتي است که به نظر مي‌رسد دعواهاي بي‌سود بين طرفين راست و چپ به حداقل ممکن کاهش يابد و همگي ضمن وحدت رويه در افق پيش رو ضمن استحکام پايه‌هاي نظام اسلامي، مطالبات ضروري و نسبي مردم را پاسخگو باشند. در اين شرايط به نظر مي‌رسد که همه گروه‌ها بايد به انتخاب مردم احترام گذاشته و افراطيون هر دو گروه، اگر گروه متقابل‌شان را نمي‌خواهند به رسميت بشناسند اما خواسته و مطالبات مردمي‌را که در آزمون جديد به گفتمان اعتدال راي دادند محترم شمرده و چوب لاي چرخ آن نگذارند.
کد مطلب: 88