حسام رجبی دبیر استان زنجان در حزب مردم سالاری
اردوغان نو عثمانی گری را بازیچه قدرتطلبی شخصی خود کرده است
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۰۲:۳۸
رییسجمهوری ترکیه در رژه نظامی جمهوری آذربایجان قسمتی از شعر «آراز آراز» را میخواند و این خود بابی میشود تا مردم ایران بار دیگر ثابت کنند که تمامیت ارضی کشورشان برای آنها از هر چیزی مهمتر است اما باید دید که ریشه تفکر چنین اظهاراتی از کجا آب میخورد. پس از اظهارنظر رجب طیب اردوغان و در پس آن واکنش مردم کشورمان، موضوع «نوعثمانیگری» در بین اندیشمندان بیشتر مطرح شد و بسیاری بر این موضوع اتفاق نظر داشتند که ریشه سخنان اینچنینی اردوغان بهدلیل تفکرات نوعثمانیگری و تلاش وی و همفکرانش برای احیای امپراطوری عثمانی است.حال امروز این نظام حاکم ترکیه است که گاه و بیگاه با اظهارنظرهای متفاوت و متناقض این موضوع را به همسایگان خود القا میکند که یا ثباتی در تفکرات سیاسی خود ندارد و یا اینکه باتوجه به نظر بسیاری از کارشناسان به همان احیای امپراطوری عثمانی اینبار با تفکرات «نوعثمانیگری» در تلاش است تا جایگاه خود را اثبات کند. به همین منظور و به جهت اهمیت درک تفکرات پشت پرده جنجال اخیر رییسجمهوری ترکیه و تاریخچه ایجاد «نوعثمانیگری» در این کشور و آینده آن با حسام رجبی، کارشناس اندیشه سیاسی به گفتوگو نشستیم که شرح آن را در ادامه میخوانید.
چه سیر تحولاتی باعث گسترش تفکر نو عثمانیگری در نظام حاکم ترکیه شد؟
امپراطوری عثمانی بر مبنای خلیفهگری در کشورهای مسلمان در واقع با قدرت گرفتن ترکها و سیطره آنها بر سه قاره آسیا، آفریقا و اروپا اتفاق افتاد. اکثر کشورهای حوزه خلیجفارس برای مثال عربستان399 سال تحت سیطره امپراطوری عثمانی بوده است و شمال آفریقا و قسمتی از بالکان، بوسنی و آلبانی را در اختیار داشتند بعد از فروپاشی امپراطوری در سال1923 اندیشه غالب به رهبری آتاتورک اتفاق میافتد که کاملاً بر مبنای نظامی بیدین و ضد مذهب اداره میشده و کشور امروزی در خلال آن بهوجود میآیند. در همان زمان اندیشمندانی مثل سعید نورسی که اسلامگرا بود به شدت با آتاتورک مخالفت میکند و نزدیک 17بار مسموم میشود و دهها سال به زندان میافتد. سعید نورسی با اسلامی که عثمانیان داشتند کاملاً متفاوت بوده و بر مبنای مدرنیته عمل میکرده است.
تفکر نوعثمانیگری از کجا آغاز شد؟
بعدها افرادی مانند فتحالله گولن و اردکان آمدند و باتوجه به موج اسلامگرایی که اواخر قرن گذشته اتفاق افتاد رفته رفته در نظام سیاسی ترکیه جا باز کردند تا بعد از اینکه حزب رفاه و سعادت آنها را منحل کرد و آخر هم حزب عدالت و توسعه به رهبری اردوغان، عبدالله گل و داوود اوغلو به عرصه سیاسی ترکیه بازگشت.
مبنای عثمانیگری براساس سنت است ولی نوعثمانیگری سنت و مدرنیته را به یکدیگر پیوند میدهد و سکولاریسم را مطرح میکند. اولین کتاب در این زمینه کتاب عمق استراتژیک داوود اوغلو است که در این کتاب مینویسد که باید به عمق استراتژیک ترکیه برسیم و این کشور بازیگر بزرگی در سطح منطقه شود. داوود اوغلو در کتابش به صراحت اشاره میکند که زمانی که بحث جغرافیایی میشود ما هم آفریقایی هستیم هم اروپایی و آسیایی،قفقازی و آلبانیایی و .... هستیم و میگوید که اگر 20کشور بخواهند تاریخ خود را بنویسند باید از منابع ترکی آن را استناد کنند. بعد از بیداری اسلامی که در منطقه بهوجود آمد رفته رفته اختلافات داوود اوغلو و اردوغان آشکار میشود و اردوغان به رأس قدرت حزب میرسد و افرادی که همراه خودش بود را از عرصه سیاسی ترکیه کنار میگذارد نمونه آن فتحالله گولن است.
اردوغان چطور ساختار اندیشه سیاسی ترکیه را تغییر میدهد؟
رجب طیب اردوغان نظام سیاسی ترکیه را اصلاح میکند و تحولات منطقهای بهوجود میآید. اردوغان سرمایهگذاری زیادی هم در قسمت آفریقا و خاورمیانه انجام میدهد و باتوجه به اینکه عملگرا نیز هست خود را به قدرت نزدیک میکند و در اینجا صراحت بیشتری را در صحبتهای اردوغان درباره عثمانیگری مشاهده میکنیم بهطوری که گاهی میگوید که تاریخ را باید احیا کنیم و در کنگره حزب عدالت و توسعه که از کشورهای مختلف بودند،گفت که اینجا جمع شدیم که قدرت جهانی ترکیه را به همه بشناسانیم. اردوغان تاکید زیادی بر اهمیت تاریخی این قضیه میکند. اینکه ترکیه میخواهد خود را محور منطقه سازد، شکی نیست و باتوجه به سودایی که اردوغان دارد این قضیه به این صورت ادامه پیدا میکند. البته در حال حاضر اردوغان در حال پیگیری بحث ناسیونالیستی است همانند چیزی که در رژه مشترک آذربایجان و ترکیه دیدیم و او اشاره کرد که باید به اندیشههای نوعثمانیگرایی، اندیشه ناسیونالیسم را هم اضافه کنیم.
به نظر شما سخنان اردوغان ریشه در وجهه حزبی او دارد؟
بحثهای مختلفی درباره حزب عدالت و ترکیه وجود دارد مثلاً پروفسور آکتای در جایی گفته بود که باید ترک را له کنیم و حتی اردوغان هم این اظهارات را گفته بود به نظر من بعد از اینکه آقای داوود اوغلو از حزب عدالت و توسعه کنار کشید، امروز این حزب حالت نامنظمی دارد که صحبتها و اظهارات متناقض از اردوغان گویای این مهم است. در پایان باید به این نکته اشاره کنم که به نظر من در ترکیه بیشتر از اینکه بحث نوعثمانیگری مطرح باشد، بحث قدرتطلبی شخص رجب طیب اردوغان مطرح است که حتی این اندیشه را نیز بازیچهای برای کسب قدرت خود کرده است.