قریب به یک قرن است که کشور آمریکا با انگیزۀ کسب قدرت و قلدری، دست به جنایات تاریخی و مهمی زده است؛ مثل جنگ با مردم ویتنام یا بمباران اتمی شهرهای ژاپن، هیروشیما و ناکازاکی، یا بهراهانداختن دهها جنگ ریز و درشت در سراسر گیتی که البته در کنار این جنایات در پی منافع ملی خود بوده و توانسته ارزش پول خود را در جهان حفظ کند و قدرت نظامی برتر را از آن خود کند و ازحیث پیشرفتهای صنعتی حرفی برای گفتن داشته باشد؛ بهطوریکه شصت سال قبل یک آمریکایی موفق شده در کرۀ ماه راه برود و این کشور هماکنون یکی از کشورهای بسیار ثروتمند جهان است و اقتصاد آن قریب به چهلبرابر و بودجۀ نظامی آن قریب صدبرابر کشور ماست.
پرواضح است که انباشتهشدن این همه ثروت و امکانات در یک کشور، از راه چپاول کشورهای دیگر میسر شده است؛ برای مثال، آمریکا با فروش سلاحهای پیشرفته به کشورهای عرب که آنان نیز با فروش نفت ثروتی نجومی بههم زدهاند، توانسته بخش اعظم درآمدشان را بهسمت سرزمین خود سرازیر کند؛ البته دراینمیان، کشورهای دیگری که در مسند قدرت هستند، مثل روسیه، چین و برخی از کشورهای اروپایی نیز بر همین سیاق در پی کسب منافع ملی خود بودهاند و هیچکدام سعی نکردند نشان دهند آشکارا با آمریکا دشمن هستند. اگر ما تراز تجارت و دادوستد کالای کشور چین و روسیه با آمریکا را در نظر بگیریم یا معاملات شرکتهای بزرگ اروپایی با شرکت آمریکایی را بررسی کنیم، درمییابیم هیچکدام آنطوری که ما با آمریکا دشمنی آشکار داریم، نفرت خود را ابراز نکردهاند. شما کدام کشور را میشناسید که بیش از چهل سال در همۀ راهپیماییهایش «مرگ بر آمریکا» گفته باشد؟ چه، در بزرگترین مرکز سیاسی یا همان خانۀ ملت نیز نمایندگان هشتادوچندمیلیون ایرانی در صحن مجلس جمع شده و شعار «مرگ بر آمریکا» سر دادهاند! آیا بهتر نبود ما نیز در طی این مدت، مثل چین، ژاپن، کرۀ جنوبی و...، به فکر تقویت زیربنای اقتصادی و صنعتی کشور خود بودیم و به منافع ملی خود میاندیشدیم؟ یا بهتر نبود برخی از سران ما بهجای سردادن شعار، به فکر آبادانی کشور بودند، نه آنکه فرزندان آنان در آمریکا زندگی کنند و درعینحال خودشان روی پرچم آمریکا راه بروند؟!
آیا بهتر نبود در طی چندین سالی که بحث شفافیت مالی C.F.T مطرح بود، ما با سازمانهای بینالمللی همکاری میکردیم تا بانکهای ما بتوانند با کشورهای دیگر مراودات مالی داشته باشند و طوری نشود که امروز رئیس بانک مرکزی ما بگوید ما بهدلیل عدمامکان انتقال پول نمیتوانیم بهطور مستقیم واکسنکرونا بخریم؟
آیا بهتر نبود زمانی که رئیسجمهور فعلی آمریکا علیه ملت ما شمشیر را از رو بسته بود و برخی از کشورهای ناجوانمرد مثل عربستان سعودی و امارات و... با نامردی با او متحد بودند، نمایندگان مجلس ما دو ماه صبر میکردند تا شاید رئیسجمهور منتخب آمریکا به برجام برمیگشت و تحریمهای ظالمانهای را که بیشترین ضربه را به مردم آسیبپذیر وارد کرده، خنثی میکرد؟ آیا واقعاً مجلس شورای اسلامی که طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریمها را تصویب کرده که در آن تولید اورانیوم %۲۰ و توقف اجرای داوطلبانۀ پروتکلهای الحاقی مطرح شده، درجهت منافع ملی کشور عمل کرده است؟
آیا نمایندگان ما اطلاع نداشتند مردم که موکلان آنها هستند، خواستار رفع هرچه سریعتر تحریمها بودند؟ آیا نمی دانستند تا تشکیل دولت جدید در مرداد سال آینده، تحریمها ضربات شدیدتری بر پیکر اقتصاد ما خواهد زد و با این روند تحریمها، مردم ندار ما ندارتر و سرمایهداران ما سرمایهدارتر خواهند شد؟ برای درک مسئلهای به این روشنی نیاز به دکترای اقتصاد نیست؛ وقتی کارگری با حداقل حقوق، زیر فشار گرانی به فقر مطلق سوق پیدا کرده یا خواهد کرد و در مقابل، سرمایۀ آن سرمایهداری که چندین واحد آپارتمان دارد، در این مدت لااقل دهبرابر شده است، پیداست که چند جای کار میلنگد و بازهم شما کاری کردید که مردم عادی فقیرتر شوند. بسیار جای تأسف است که ایران باارزشترین دانشمندان خود را از دست میدهد ولی ما کاری میکنیم که اسرائیل و عربستان سعودی خوشحال شوند! اگر شما بحث بمب اتم را مطرح کنید، علیرغم اینکه سالهاست مقام معظم رهبری ساختن بمب اتم را حرام اعلام کردهاند، پس در کنار تحریمِ بیشتر چه چیزی عاید کشورمان میشود؟
آیا پس از مصوبۀ مجلس ما نبود که کشورهایی چون انگلستان، آلمان و فرانسه بهانه بهدست آوردند تا در پی شرایط جدیدی باشند و بیانیه صادر کنند؟ بنابراین طبق گفتۀ وزیر امور خارجهمان، حال که این مصوبه به قانون تبدیل شده است و دولت به اجرای آن ناچار است و نیز در این مدت که مشخص شده اگر اروپا و آمریکا به برجام بازنگردند، ایران مجبور است از برجام خارج شود، بدیهی است روابط بانکی ایران با اروپا و خرید نفت توسط آنان به شرایط عادی برنمیگردد و دولت ایران مکلف است اجرای داوطلبانۀ پروتکل الحاقی را متوقف کند.