اولين کنگره حزب مدافعين پيام دوم خرداد(حزب مردم سالاری )، صبح پنجشنبه 2 خرداد 81 در سالن اجتماعات وزارت کشور برگزار شد.
در اين کنگره که اعضاي اين حزب از سراسر کشور، دبيران کل احزاب اصلاح طلب، تني چند از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، مسوولان و معاونان پارلماني و امنيتي وزارت کشور، تعدادي از اعضاي شوراي اسلامي شهر تهران حضور داشتند، دکتر مصطفي کواکبيان دبير کل اين حزب، احمد حکيمي پور و ابراهيم اصغرزاده از اعضاي شوراي شهر تهران و علي اکبر جعفري نماينده مردم ساوه در مجلس شوراي اسلامي به ايراد سخنراني پرداختند و با تصویب کنگره نام حزب مدافعین پیام دوم خرداد به نام حزب مردم سالاری تغییر یافت.
دکتر کواکبيان در اولين کنگره حزب مدافعين پيام دوم خرداد:
جنبش اصلاح طلبانه دوم خرداد، یک " نه " بزرگ به نهادهای اقتدارگرا بود.
متن کامل سخنراني دکتر کواکبيان
بسم ا... الرحمن الرحيم
يا ايهاالذين آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتقوا... لعلکم تفلحون
با سلام و درود به شما حضار گرامي آقايان و خانم ها سروران عزيز، اعضاي محترم حزب مدافعين پيام دوم خرداد، فعالان سياسي، نمايندگان معزز مجلس شوراي اسلامي، دبيران کل احزاب و تشکلهاي سياسي خصوصاً احزاب عضو جبهه اصلاح طلبان (مدافعين نهادهاي مدني)، روزنامه نگاران مکرم، دست اندرکاران امور اجرايي به ويژه دوستان وزارت کشور و با گراميداشت هفته وحدت و تبريک ايام خجسته ولادت حضرت ختمي مرتبت محمد مصطفي(ص) و ولادت امام جعفر صادق(ع) و با درود بر ملت حماسه آفرين ايران اسلامي که حماسه هايي همچون قيام تاريخي 15 خرداد 1342 به رهبري امام خميني(ره) و سه خرداد 1360 (روز فتح خرمشهر) و دوم خرداد 1376 را آفريد.
و با آرزوي علو درجات براي همه شهيدان راه خدا و مبارزان براي عدالت و حق جويي و راه مستضعفان و آزاديخواهان و مرحوم دکتر سحابي که در چهلمين روز درگذشت آن فقيد سعيد قرار داريم.
عزيزان: پنج سال از حماسه ملت رشيد و آگاه ايران که حتي مقام رهبري آن را يک حماسه ملي و جاودانه ناميدند گذشت. پنج سال پر از حوادث و فراز و نشيب، پنج سال پر از موفقيتها و برخي تلخ کامي ها و شکستها، پنج سال تجربه جديدي از مفاهيم اصيل انقلاب اسلامي همچون آزادي، توسعه سياسي، تقويت نهادهاي مدني، حاکميت قانون، اصلاحات و مردمسالاري در اينجا فرصت بررسي تفصيلي و جامعه شناسانه علل وقوع، انگيزه ها، ريشه ها، دلايل و عوامل ايجاد حماسه دوم خرداد نيست. اما نبايد فراموش کرد که نسل جواني که در سال 1376 به سن بلوغ رسيده بود همان نوزادان و کودکان متولد شده در سال 1357 بودند.
اين نسل، با برخورداري از محصولات جهاني فرهنگي برداشتهاي متفاوتي از نسل انقلاب داشتند. اينها همانگونه که درون خانواده پدرسالاري را نمي پذيرفتند در عرصه سياست و اجتماع هر گونه قيم مآبي، انحصارطلبي و محدوديتهاي غيرمتعارف را نمي پذيرفتند. سياستهاي آموزشي و اجتماعي قبل از دوم خرداد 76 موجب رشد طبقه متوسط و پيدايش نسلي تحول خواه و مشارکت جو، طرفدار عدالت اجتماعي و فضاي باز فرهنگي بود، هر چند حماسه دوم خرداد را نميتوان يک انقلاب صددرصد تمام عيار دانست، اما حقيقتاً يک جنبش اجتماعي به معناي واقعي کلمه بود و به همين جهت ما معتقديم که حماسه دوم فقط روز برگزاري يک انتخابات رياست جمهوري به شکل معمولي نبود که عده اي بگويند که ديگر دوم خردادي در کار نيست که شما بخواهيد مدافع پيام آن باشيد.
ما بر اين باوريم که دوم خرداد يک جنبش تاريخي و فراموش ناشدني است و داراي پيامهاي مختلفي به حاکميت، به جناحهاي سياسي و به تمامي دستاندرکاران عرصه هاي مختلف سياسي، فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي جامعه بود. هرچند دوم خرداد براي کسب آزاديهاي بيشتر و فضاي بازتر براي توسعه سياسي ايجاد شد، اما نبايد فراموش کرد که جنبش دوم خرداد عدالت طلبانه نيز بود، زيرا مردم از فشارهاي اقتصادي ناشي از سياستهاي تعديل اقتصادي هم رنج ميبردند، جوانان ما از پيدايش يک طبقه رانت خوار که در سالهاي پاياني جنگ تحميلي و دوران سازندگي و رياست جمهوري آقاي هاشمي رفسنجاني در عرصه هاي مختلف اقتصادي چنگ انداخته بودند نگراني هاي زيادي داشتند و به دنبال يک منجي واقعي مي گشتند.
جنبش اصلاح طلبانه دوم خرداد يک «نه» بزرگ به نهادهاي اقتدارگرای درون حاکميت بود، برخوردهاي شوراي محترم نگهبان براي رد صلاحيت گسترده کانديداهاي مورد علاقه مردم، حرکتهاي غيرقانوني برخي نهادهاي خودسر اطلاعاتي و امنيتي و انتظامي، در مقابل اجتماعات مردمي، ناديده گرفتن مطالبات بحق مردم از سوي دستگاههاي دولتي، تبليغات يکسويه تنها رسانه ملي کشور، عدم تطابق عملکرد افراد با سخنان و گفته هاي دستاندرکاران و برخي روحانيون، ناکارآمدي برخي نهادهاي حکومتي و دهها مولفه ديگر موجب شد که مردم به دنبال مردمسالاري واقعي که در متن آموزه هاي ديني و ديدگاههاي امام راحل(ره) و روح حاکم بر اصول قانون اساسي بوده، باشند.
پس به طور خلاصه ميتوان گفت ملت سرافراز ايران در دوم خرداد 76 به دنبال تحقق اصلاحات و رفرم درون حاکميت بودند و اين اصلاح طلبي همچون مثلثي داراي سه ضلع آزادي، عدالت و مردمسالاري بود. و لذا شکي نيست که خاتمي محصول دوم خرداد است و نه به وجود آورنده آن، زيرا مردم ايران اين هر سه مقوله را در شعارهاي آقاي خاتمي يافتند.
بدون شک هر کس ديگري هم همچون آقاي خاتمي که مي توانست اولاً از فيلتر شوراي نگهبان بگذرد و ثانياً اين پيام را درک نمايد و آن را تکرار نمايد مورد اقبال و انتخاب مردم قرار مي گرفت.
بنابراين پيام حقيقي جنبش اصلاح طلبانه مردم در دوم خرداد 76 رفع موانع تحقق اين سه مفهوم کليدي بود.
حزب مدافعين پيام دوم خرداد پس از آن که با کمال تأسف جبهه گسترده ستادهاي آقاي خاتمي ناديده گرفته شد و راي مسوولان اين ستاد در سراسر کشور در انتخاب هفت نفر براي ايجاد تشکل سراسري و فراگير و منسجم در حسينيه شماره 2 جماران به هيچ انگاشته شد، از سوي عده اي از همان مسوولان ستادهاي آقاي خاتمي و به ويژه عزيزان ستاد آقاي خاتمي در استان سمنان در ديماه 1376 شکل گرفت و در تاريخ 1378 از طرف کميسيون ماده 10 قانون احزاب پروانه فعاليت دريافت کرد و در طول اين مدت به صورت کج دار و مريز در عرصه هاي مختلف فعاليت کرده است.
از ديماه 1380 که روزنامه مردم سالاري ارگان اين حزب منتشر شد، عزيزان هيأت موسس که در حکم شوراي مرکزي موقت اين حزب بودند تصميم گرفتند در سراسر کشور با ايجاد شعب و دفاتر نمايندگي فعاليت جدي نمايند و به فضل الهي نيز موفق شدند در سالروز حماسه دوم خرداد اولين کنگره خويش را برگزار نمايند.
برادران و خواهران عزيز هيچکس نمي تواند تاثير جنبش تاريخي دوم خرداد را بر زندگي سياسي اجتماعي ملت ايران منکر شود، تاکيد همگاني بر حاکميت قانون، رشد و آگاهي مردم در چگونگي تعيين سرنوشت خود، نقدپذيري دستگاههاي حکومتي، پاسخگويي نسبي نهادهاي حاکميت، ابهام زدايي از چهره صلح طلب و بشر دوستانه ملت ايران و... از جمله دستاوردهاي مهم اين حماسه تاريخي است. اما افسوس و صدافسوس که نه تنها مخالفان جنبش اصلاح طلبانه دوم خرداد مانع بهره برداري صحيح از فرصتهاي طلايي که حتي براي خودشان نيز بسيار مفيد بود شدند بلکه برخي دوست نماهاي انحصارطلب و قدرت طلب نيز فرصتها را يکي پس از ديگري از دست دادند.
اينک ماييم و اصلاحات، اصلاحات در موضوعات مختلف سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي و در عرصه هاي گوناگون حاکميت از جمله اصلاح قانون اساسي، تحول در مجلس خبرگان، اصلاح در قوه قضائيه، قوه مجريه و قوه مقننه.
ما بر اين باوريم در چارچوب نظام مي توان قانون اساسي را تغيير داد.
عده اي نگويند که شما ميخواهيد با ولايت فقيه مخالفت کنيد. ما هيچگاه مخالف ولايت فقيه نيستيم . در مرامنامه حزب نيز به آن تصريح کرديم ما بر اين باوريم که نبايد از ولايت فقيه بد دفاع کرد، ميتوان آن را به عنوان يادگار امام خميني(ره) و الگوي موفق به جهانيان ارائه داد. اما بحث نظارت بر عملکرد و نهادهاي وابسته به رهبري مهم است.
مگر مقام رهبري خودشان نفرمودند که نظارت حتي شامل رهبري هم ميشود. مگر خودشان با نظارت بر عملکرد تمامي نهادهاي وابسته به رهبري موافق نیستند.
ما معتقديم هيچ دليل عقلي و شرعي وجود ندارد که اعضاي مجلس خبرگان بايد صرفاً مجتهد باشند مگر هفت صفت و شرط تصريح شده در اصول پنجم و يکصدو نهم قانون اساسي در مورد رهبري را فقط بايد مجتهدين تشخيص دهند، درنحوه انتخابات مجلس خبرگان، چگونگي تأييد صلاحيت اعضاي آن و امثال اينها بايد تجديدنظر شود، زيرا مجلس خبرگان مهمترين نهاد مردمسالاري است.
در قوه قضائيه نيز بايد اصلاحاتي صورت گيرد و بر مبناي اصل عدالت، کارها صورت گيرد. اگر عدالت در کار نباشد مقوله مردمسالاري و حکومت ديني صرفاً يک شعار است.
مجلس شوراي اسلامي هم نبايد وقت گذراني کند. اگر دولت ما ناکارآمد است حقيقتاً مجلس ما مقصر است. چرا بايد با رودربايستي ها و برخوردهاي عاطفي، موجبات يأس و نااميدي مردم را فراهم نماييم. مجلس بايد براي پيشبرد اصلاحات حتماً در کارهاي خود اولويت بندي نمايد. البته نبايد صرفاً موانع را به رخ کشيد. بله، شوراي محترم نگهبان نبايد با استناد به امثال مصوبات شورايعالي انقلاب فرهنگي به رد مصوبات بپردازد. اما اين دليل نمي شود که مجلس از وظايف اصلي خود و بحث نظارت کوتاه بيايد.
به هر حال مجلس و نهادهاي مردمسالاري بايد از حقوق و آزادي مردم دفاع کنند و تلاش کنند هر چه بيشتر مردم را اميدوار سازند. نبايد گفته شود دغدغه روزنامه نگاران و مطبوعات پس از دوم خرداد به مراتب زيادتر از قبل از دوم خرداد است. امروزه مدعي العموم "و" به "و" روزنامه ها را زير ذره بين مي گذارد. به هر حال مسأله اصلاحات در نهادهاي ديگر هم بسيار مهم است.
پيام اصلي اسلام و قانون اساسي ما اين است که بايد مردم سالار بود نه دولت سالار، ولي متأسفانه در عرصه هاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، همچنان روحيه دولت سالاري را حتي از دولت مدعي مردمسالاري مي بينم. اين سخن تلخي است، اما اگر سوزدل نبود، بنا نداشتيم اين انتقادات را از دولت محترم داشته باشيم.
نبايد به گونه اي عمل شود که در مجلس شوراي اسلامي گفته شود وزارت کشور دنبال اين است که شوراها توسط شهرداريها اداره شوند، درحاليکه بايد شهرداري ها توسط شوراها اداره شوند.
شوراها نهاد مردمسالاري هستند و بايد همه امور شهري را نظارت داشته باشند. دولت مدعي مردم سالاري، بايد اين نکته اساسي را در برنامه هاي خود مورد توجه قرار دهد.
معتقديم نبايد سرخوردگي و يأسي که براي14 ميليون نفر در 18 خرداد ايجاد شده، بيشتر و گسترش يابد و شکاف بين دولت و ملت بيشتر شود. دولت ما بايد کارآمدتر شود و مجلس بايد نظارت بيشتري داشته باشد تا بتوانيم از ايجاد، جريان يا نيروي سوم که اين روزها از آن سخن گفته مي شود جلوگيري کنيم. البته اگر منظور از جريان سوم، خارج نشينان، سلطنت طلبان و منافقين هستند، بايد بگوييم که اينها هرگز در اين کشور راه نخواهند داشت و اين ملت به دليل انگيزه هاي مذهبي و اسلامي که از تمام رگ و پوست، خون و حيات خود دارد، سلطنت و سلطنت طلبي را از اين کشور زدوده و هرگز تن به اختناق و ديکتاتوري و خفقان آن دوران نخواهند داد.
و اگر منظور از جريان سوم کساني هستند که داخل کشور حضور دارند، ولي خارج از نظام هستند، بر اين باوريم که اين جريان، ابتدا بايد صداقت و خلوص نيت خود را به اين ملت نشان دهد. وقتي که يکي از دوستان اين جريان از خارج از کشور بر مي گردد مي گويد هر لحظه حاضريم با جناح محافظه کار دست به دست هم بدهيم و با آنها همکاري کنيم، آيا ديگر اين جريان مورد اقبال مردم واقع مي شود؟!
مانع تراشي جناح شکست خورده در دوم خرداد در مقابل جريان و جنبش اصلاح طلبي آنها را براي بازگشت کمک نخواهد کرد و اگر آنها تصور مي کنند با تباني با برخي از جريانات خارج از نظام مي توانند برگردند، بايد گفت مردم به محض اينکه کساني با جرياني ضد مردمي همکاري داشته باشند آنها را پس خواهند زد.
اما به هر حال معتقديم که جريان سوم همان نخبگان و اکثريت خاموشي است که در درون کشور و نظام است، ولي آويزان به قدرت نيست. دل بسته به قدرت نيست و وابسته به مال و منال در اين مدت نشده و خود را آلوده نکرده است .
مردم ما به خوبي تشخيص مي دهند که جريان سوم از نسل جوانان برخاسته است و در دوم خرداد رأي داده اند و اکنون مطالبات و خواسته هايي دارند که اگر اين مطالبات، توسط نهادهاي مختلف پاسخ داده نشده است، قطعاً به دنبال آن نهادهاي غيرپاسخگو نخواهند رفت و دنبال کساني خواهند رفت که بتوانند به دور از شعار و سخن، مرد عمل باشند و در جهت تغيير مناسبات و روابط حاکم بر کشور در عرصه هاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي و در کليه ارکان حکومت به دور از انحصارطلبي و قدرت پرستي قدم بردارند.
حکيمي پور:
جنبش دوم خرداد، خواستار آزادي، امنيت، عدالت و قانونمندي است
حکيمي پور تصريح کرد: جنبش دوم خرداد، آرمان هاي اين ملت را پي گرفته و خواستار آزادي، امنيت، عدالت و قانونمندي که مردم به دنبال آن بودند مي باشد.
احمد حکيمي پور عضو شوراي شهر تهران در اولين کنگره حزب مدافعين پيام دوم خرداد که صبح پنجشنبه در سالن اجتماعات وزارت کشور برگزار شد، با بيان اينکه در کشور ما شکل گيري نهادها بيشتر دستوري و از بالا به پايين بوده و به يک منبع قدرت متصل بوده است، بر ضرورت شکل گيري نهادهاي مدني با کوشش مردم تاکيد کرد.
وي در خصوص حزب مدافعين پيام دوم خرداد گفت: حسن حزب مدافعين پيام دوم خرداد آن است که واقعاً مي خواهد شکل گيري نهادهاي مدني از پايين و بدون اتصال به منبع قدرت را تمرين کند. ممکن است موفقيت ها کم باشد، ولي همين که رفتارهاي دمکراتيک به اين شکل در احزاب تمرين شود، بسيار مثبت است.
وي با بيان اينکه در عمل با نوعي بايکوت و به حاشيه راندن در برخورد با نهادهاي مدني مواجه ايم افزود: ما شاهديم که برخي، نان شعارهاي اصلاحات را مي خورند، در حالي که اولين شرط در اصلاح طلبي، صداقت است و در عمل بايد اصلاح طلب بود و به دمکراسي و آزادي و قانونمندي اعتقاد داشت.
اين عضو شوراي شهر تهران گفت: مشکل کشور ما شکل گيري حزب نيست، بلکه مشکل کشور ما نبود فرهنگ کار جمعي است و انسان بايد با عمل در جامعه اثرگذار باشد. حکيمي پور با تاکيد بر اينکه هر حزبي با هر ايده اي اگر به يک سوال اساسي پاسخ ندهد، بود و نبودش فرقي ندارد، تصريح کرد: آن سوال اين است که اين حزب آمده است چه خلأيي را پر کند و به چه سوال بي پاسخي جواب دهد و چه کمبود و جايگاه خالي در نظام کشور وجود دارد که آمده است آن را پر کند.
وي ادامه داد: اگر به اين سوال پاسخ دقيق داده نشود و فقط به دنبال تشکيل حزب باشيم، همانطور که الان تکثر در حزب وجود دارد، در عمل دچار فشارهايي خواهيم شد.
اصغرزاده :
دوم خرداد، مولود شخص جناح و گروه خاصي نيست
اصغرزاده معتقد است: براي فعال شدن نهادهاي مدني و با نشاط شدن فضاي سياسي کشور بايد بپذيريم که به جاي مريد و مرادبازي، محفل و باندبازي و به جاي آنکه عده اي پشت درهاي بسته بنشينند و نقشه بکشند و توطئه کرده و فشار ايجاد کنند، گروه هاي رسمي دور هم جمع شده و اهداف و افکار مشخصي را تعريف کنند و بگويند ما براساس اين اعتقاد عمل مي کنيم و اين امر نشان دهنده شفافيت جامعه و قدم رو به جلوي آن است.
ابراهيم اصغرزاده عضو شوراي اسلامي شهر تهران در کنگره حزب مدافعين پيام دوم خرداد گفت : به دوستان حزب و دکتر کواکبيان که زحمات فراواني را در جنبش اصلاحات و رئيس جمهور شدن آقاي خاتمي کشيدند و اين کنگره را برپا کردند تبريک ميگويم. وي با بيان اينکه حزب و احزاب مشابه شما، سهم زيادي در قدرت ندارند و جزو احزاب مياني هستند افزود: احزاب مياني، احزابي هستند که سهم کمتري در قدرت دارند و زماني که نظام انتخاباتي به اين گونه باشد، امکان به قدرت رسيدن آنها هم وجود ندارد.
وي با تاکيد بر اينکه نمايندگان اصلاح طلب بايد در شرايط نظام انتخاباتي، کرسي هايي را هم براي ائتلاف ها و احزاب مختلف در نظر بگيرند، تصريح کرد: ممکن است حزب شما در استان هاي مختلف هوادار داشته باشد، اما اين تعداد هوادار، وقتي وارد رقابت با نماينده حزب قوي تر مي شوند، بالطبع رأي ها کاهش مي يابد و در اينصورت اين احزاب قادر به ادامه حيات نيستند، مگر اينکه نظام انتخاباتي به گونه اي اصلاح شود که اين احزاب کوچک بتوانند رأي خود را در شهر هاي مختلف تجميع کنند.
وي در ادامه افزود: درست است که دوم خرداد پيام مهمي دارد و مردم هم در آن حماسه قابل توجهي ايجاد کردند، اما واقعيت آن است که اصلاح طلبي قبل از دوم خرداد شکل گرفته است و دوم خرداد هم محصول جريان اصلاح طلبي است که عمرش در کشور ما به حدود120 سال پيش مي رسد و مشروطيت هم در درون جنبش اصلاح طلبي شکل گرفته است. در واقع مردم در دوم خرداد مي خواستند نقشي را در قدرت ايفا کنند و شکاف بين خود و حاکميت را کاهش دهند.
عضو شوراي شهر در ادامه با بيان اينکه رفتار مردم رفتار خاصي است و بي صداتر از چوب خداست، اظهار داشت: اگر مردم بخواهند به کسي رأي عدم اعتماد داده و يا به او بي توجهي نشان دهند، آنقدر با آرامش اين کار را مي کنند که او نيز متوجه نمي شود و در واقع بسياري از مسوولان و مقامات حتي اين روش را درک نکردند که اين مردم به موقع کنار مي کشند و کنار کشيدن مردم مساوي است با از قدرت به زير کشيدن، که مردم، خيلي آرام اين حرکت را انجام مي دهند.
اصغرزاده افزود: درست است که در کشور ما، کلمه دمکراسي در قانون اساسي نيامده است، ولي براساس همين قانون اساسي و فرمايشات بنيانگذار جمهوري اسلامي، هميشه مساله راي مردم و دخالت راي مردم در تصميم گيري ها، ملاک و معيار اصلي بوده و به همين دليل هم ما اين جمهوري و دخالت هاي مردم و دوم خرداد را در ادامه فرآيند دمکراسي مي بينيم.
وي افزود: معناي دمکراسي بيش از هر چيز آن است که آيا مردم ما قادر هستند که کسي را که خوششان نمي آيد کنار بگذارند يا نه. در واقع دمکراسي کشف ما و متعلق به ما نيست; بلکه متعلق به جامعه بشري است و به عنوان يک روش، متد و شيوه ارائه مملکت داري در کشورهاي زيادي مورد استفاده قرار گرفته است، که در کشور ما مورد سوءاستفاده قرار گرفته است.
اصغرزاده تصريح کرد: بسياري کشورها به اسم دمکراسي و جمهوري دمکراتيک، شرايطي را براي مردم ايجاد مي کنند که مردم در ظاهر به دمکراسي تن مي دهند، اما امکانات لازم در نظام سياسي وجود ندارد.
وي در ادامه گفت: ظرفيت هاي ايجاد شده در قانون اساسي توسط شخصيت هاي معتبر و گرداننده انقلاب در برخي موارد به دلايل عديده، از جمله به خاطر شرايط جنگ و پس از آن، مورد غفلت قرار گرفت. در حال حاضر که شرايط کشور مناسب است و اين شرايط ايجاب مي کند که گروه هاي مختلف مردم براي مطالبات خود در شکل نهادها، گروه ها و احزاب، تجميع شوند، بايد اين شرايط را غنيمت شمرد.
وي پايگاه و خاستگاه اصلي احزاب را نوعي گرايش به حقوق مردم و دفاع از اين حقوق عنوان کرد و گفت: همانطور که احزاب براي حقوق مردم و حقوق شهروندي اهميت قائل هستند، اما در واقعيت بايد زير ساخت هاي لازم هم فراهم شود.
عضو شوراي شهر تهران افزود: وقتي ما شعاري به اسم توسعه سياسي يا آزادي هاي عمومي و آزادي بيان يا آزادي هاي اجتماعي و مدني مي دهيم، حتماً بايد همراه با يک زيرساخت عدالت طلبانه باشد.
وي تصريح کرد: آزادي، بدون توجه به حقوق مساوي مردم، شرايط نامتعادلي را در جامعه ايجاد مي کند، به طوري که طبقات ثروتمند از آن آزادي بيشترين بهره را ببرند.
وقتي شرايطي ايجاد مي شود که فضاي جامعه دمکراتيک شود، به طور طبيعي اين فضا به افراد دمکرات هم احتياج دارد و انسان هاي دمکرات هم مردمي هستند که بايد آموزش ببينند و آماده باشند، در نظام هاي حزبي و فضاي سياسي کشور دخالت کنند که اگر اين اتفاق نيافتد، بازي سياسي يا دمکراسي مورد توجه ما، دمکراسي نخبگان مي شود که فقط در رأس، جابجايي قدرت صورت مي گيرد و در اين صورت، ما يک دمکراسي بدون دمکرات و نهادهاي مدني خواهيم داشت که در واقع نهادهاي مدني ما هم، نهادهاي شبه مدني و مجازي هستند که در حقيقت مردم در آنها نقش ندارند.
وي بر لزوم توجه به حقوق مساوي افراد جامعه توسط احزاب و گروه هاي دوم خرداد در گروه بندي هايشان تاکيد کرد و يادآور شد: اگر آزادي و حقوق شهروندي بر مبناي تساوي تمام آحاد شهروندان جامعه نباشد، قطعاً شهروندان درجه يک سهم بيشتري از آن آزادي مي برند و در واقع نوعي بي عدالتي، ناهنجاري و از هم گيسختگي ايجاد مي شود و فرمي در جامعه شکل مي گيرد که ظاهراً از اصلاحات دم مي زنيم و از جمهوريت نظام دفاع مي کنيم و تقاضا داريم که مردم در زندگي و سرنوشت خود دخالت کنند، اما ساختارها کاملاً قطبي شده است. به طوري که يک قطب، بيشترين بهره را از امکانات مي برد و يک قطب کمترين بهره را مي برد.
وي تاکيد کرد که استراتژي حفظ حقوق شهروندي و مردم توسط احزاب، استراتژي است که احزاب را به جلو مي برد و از مردم نيز هم جدا نمي شود.
وي تاکيد کرد: جنبش اصلاحات زوال ناپذير است و با نبود فلان حزب يا خاتمي متوقف نمي شود. ممکن است که جنبش اصلاحات، به تدريج شکل گيرد، اما امري است پايا و تدريجي و در واقع پروژه اي نيست که عده اي در اتاق دربسته نشسته و بگويند ما دوم خرداد را شروع مي کنيم و با اجراي پروژه اي، 8 سال بعد به نتيجه مي رسيم.
وي گفت: اعمال سقوط گروه هاي مرجع يا بخش مهمي از نخبگان در جنبش اصلاحات دليل بر به بن بست رسيدن يا کنار کشيدن اصلاحات نيست. جنبش اصلاحات را هم تاريخ ايران و هم جامعه ايران به رسميت شناخته و حوادث متعلق به آن داراي شناسنامه اي که به اسم کسي سند خورده باشد نيست و متعلق به کل ملت ايران است.
اصغرزاده ادامه داد: دوم خرداد و تحولات اجتماعي در ايران به هيچ وجه مولود کسي يا جناح و گروه خاصي نيست و متعلق به ملت است و ملت اين جنبش را بوجود آورده و نام پدر و مادر و شناسنامه اين جنبش به اسم ملت ايران به ثبت رسيده است.
عضو شوراي شهر تهران، در ادامه مسوولان را کساني دانست که بايد به مردم خدمت کنند و افزود: نبايد مردم را از شرايط اين تحولات و اتفاقات نااميد کنيم ، بلکه بايد شرايطي ايجاد کنيم که آنها به آينده خود و نشاطي که در جامعه ايجاد شده، افتخار کنند.
وي جامعه را داراي نشاط سيال دانست و خاطرنشان کرد: با نشاط بودن حق مردم است و بايد مردم حق داشته باشند نسبت به مسائل مختلف، ديدگاه هاي متفاوتي را بروز دهند و پيرامون علايق خود، مطالبات متنوعي داشته باشند و اين حق را نمي توان از کسي گرفت.
نماينده ساوه در مجلس در اولين کنگره حزب مدافعين پيام دوم خرداد:
مخالفان اصلاح طلبان، دنبال نا اميد کردن مردم از اصلاحات و خاتمي هستند
موقعيت حساس جامعه ايجاب مي کند مردم را به اميدواري نسبت به اصلاحات تشويق و ترغيب نماييم.
علي اکبر جعفري نماينده مردم ساوه در مجلس ششم، در کنگره حزب مدافعين پيام دوم خرداد با بيان اين مطلب افزود: اميدواري در مردم ايجاد نمي شود، مگر با تحزب و در کشور بايد تلاش جدي براي حفظ و ماندگاري اصلاحات داشته باشيم. وي ادامه داد: بعداز دوم خرداد76 صف بندي براي مقابله با اصلاحات شکل گرفت و بعد از آن هر چه پيش رفتيم اين صف بندي گسترش يافت. جريان ضد اصلاحات در اين مدت سياست هاي متفاوتي اتخاذ کرد. در برخي از آنها با شکست مواجه شد و اکنون به سياست ايجاد انشقاق در دوم خرداد روي آورده اند، بنابراين بيش از پيش نيازمند حفظ وحدت و انسجام داخلي دوم خرداد هستيم. البته اين بدان معنا نيست که انتقادات از اصلاحات و اصلاح طلبان صورت نگيرد، بلکه فقط نبايد مشکلات و معضلات بزرگنمايي شوند.نماينده ساوه اظهار داشت: بايد با حفظ دوم خرداد در راستاي مطالبات و خواسته هاي مردم حرکت کرد. بايد مانند انتخاب دوم خرداد76 ، انتخابات مجلس ششم و پس از آن انتخابات18 خرداد که خاتمي براي بار دوم به رياست جمهوري انتخاب شدند، مردم را در صحنه نگه داشت. ضداصلاح طلبان دنبال نا اميد کردن مردم از اصلاحات و خاتمي هستند.
جعفري بر شکل گيري جريان سوم در کشور اشاره کرد و گفت: جريان ضد اصلاحات اگر فکر مي کند با شکست اصلاحات و اصلاح طلبان مردم به آنها روي مي آورند و آنها روي کار مي آيند، سخت در اشتباه هستند، زيرا هرگز مردم به آنها روي نخواهند کرد.
در پايان نخستين کنگره حزب مدافعين پيام دوم خرداد;
دبيرکل و اعضاي شوراي مرکزي اين حزب انتخاب شدند
در پي تغيير موادي از اساسنامه حزب مدافعين پيام دوم خرداد، در پايان اولين کنگره اين حزب که عصر روز پنجشنبه برگزار شد، دبيرکل و20 نفر از اعضاي اصلي شوراي مرکزي اين حزب انتخاب شدند.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران، اسامي اين افراد به شرح زير است: دکتر مصطفي کواکبيان (مدير مسوول روزنامه مردمسالاري)، دکتر سليم مرعشي (نماينده رودبار)، غلامرضا عبدالوند (نماينده درود) ، علي اکبر جعفري (نماينده ساوه)، ابوالقاسم کواکبيان، علي قاسمي،.محمد پازوکي، زهره زارع، رضا حقي، جواد تميمي، حميد لباف، محمد رضا همايوني، جلال افتخاريان، مهرداد مسعودي، حسن چشمي، مجيد خاشعي، رجبعلي موحدپور، ابراهيم اسفندياري، شهباز علي زاده، جعفر کندي و سيف ا... عزالدين.
همچنين، حجت الاسلام هادي قبادي، علي يوسفي، عليرضا مفتخري و مهدي عباسي به عنوان اعضاي علي البدل شوراي مرکزي انتخاب شدند. گفتني است در اين جلسه مهناز برادران، حسين اردلان، همايون ابوسعيدي و سارا ايراني به عنوان اعضاي اصلي هيات داوري انتخاب شدند و مهرداد مسعوديان و خانم مونسان به عنوان اعضاي علي البدل هيات داوري برگزيده شدند.در اين جلسه پس از انتخاب اعضاي شوراي مرکزي و هيات داوري حزب مدافعين پيام دوم خرداد، دکتر مصطفي کواکبيان با راي مستقيم اعضاي کنگره به عنوان دبير کل اين حزب انتخاب شد.