حلقه مفقوده آموزش و پژوهش در مدیریت بحران
گودرز بهرامی*
تاریخ انتشار : جمعه ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۴۳
خلاء های موجود در نظام آموزشی و کم توجهی به آموزش وپرورش و به تبع آن عدم پژوهش وآموزش های علمی وعملی کافی و همگانی شهروندی و سوء مدیریت در مواجهه با بحران های غیر طبیعی یا بحران های خانمان سوز در حوادث طبیعی اخیر مشهود است.
خلاء های موجود در نظام آموزشی و کم توجهی به آموزش وپرورش و به تبع آن عدم پژوهش وآموزش های علمی وعملی کافی و همگانی شهروندی و سوء مدیریت در مواجهه با بحران های غیر طبیعی یا بحران های خانمان سوز در حوادث طبیعی اخیر مشهود است.
شرایط بحرانی امروز نشان از بی تدبیری ها در طول سالها دارد که قسمت عمده آن کم توجهی به امر آموزش و پژوهش و بخش دیگر آن ناشی از تصمیمات سلیقه ای و غیرکارشناسانه افرادغیرمتخصص در مشاغل مهم است. نیاز امروز کشور ما به دور اندیشی و برنامه ریزی، نه برنامه روزی در طول سال در مواجهه با مشکلات و بحران های غیر طبیعی، مثل گرانی و تورم و بلایای طبیعی مثل خشکسالی، قربانیان و خسارات بی سابقه در سیل و زلزله، نابودی جنگل ها و آمار تلفات بالای جادهای، هوایی و ریلی، نیازی است مهم و مبرم که خلاء آن در حوادثی که در چند سال اخیر رخ داده خود را نمایان ساخته است که متاسفانه هر بار باعث متضررشدن عده ای از مردم و جان دادن تعدادی از هموطنان عزیز و داغدارشدن خانواده های آنان و تاثر و نگرانی جامعه شده است. لذا توجه به این جمله مهم است که علاج واقعه را باید قبل از وقوع کرد یا پیش گیری بهتر از درمان است.
کشور ما افراد تحصیل کرده با تحصیلات عالیه زیادی دارد اما از مدیریت بحران در رنج است. چون متاسفانه خیلی از مدیران و سیاسیون تحصیل کرده ما، در عمل نسبت به در اولویت قرار دادن آموزش و پرورش به عنوان عامل اصلی توسعه مردد یا کم توجه اند و از درک این نکته که کلید خیلی از مشکلات در گرو آموزش و پرورش کارآمد و پژوهش های علمی و عملی است، عاجزند و گویا نسبت به موضوعاتی همچون حفظ محیط زیست و منابع طبیعی، بیگانه، بی تفاوت یا کم اطلاع اند. اتخاذ تصمیماتی همچون انتقال آب دریاها، نابودی جنگل ها و نادیده گرفتن محیط زیست، تبدیل مسیر رودخانه ها به تفریحگاه و تصمیمات غیر کارشناسانه در بعضی امور، موجب به وجود آمدن خسارت های جبران ناپذیری می شود که جبران آن هزینه بر است. متاسفانه هم خشکسالی و هم ترسالی برای ما تبدیل به بحران می شود و مردم به جای خوشحالی از فرود نعمات خداوندی مثل باران و برف باید مضطرب و نگران باشند.
اتخاذ تصمیماتی هم که باعث به وجود آمدن بحران گرانی و تورم یکباره شده است ناشی از سوء مدیریت در بعضی از قسمت های تصمیم ساز و تصمیم گیرنده نسبت به بازار ارز و کالاها و مایحتاج مردم است که باز رد پای لنگان آموزش و پژوهش در آن مشهود است که به بازنگری و ترمیم نیازدارد.
هر زمان که آبها از آسیاب افتاده و کشور موقتا به حالت عادی خود بازگشته، باز ستاد مدیریت بحران اگر وجود داشته باشد به خواب زمستانی رفته تا وجود بحرانی دیگر.
ما نیاز به تربیت و آموزش افراد و مدیرانی مبتنی بر مهارتهای زندگی، مهارت های تصمیم سازی و تصمیم گیری همراه با مشارکت مدنی، خلاقیت و پژوهش های علمی وعملی، در طول سال داریم. ما نیاز به مدیران دوراندیشی داریم که ضمن مرتبط بودن رشته تحصیلی آنان با شغل شان دارای قدرت تجزیه و تحلیل و آینده نگری و احساس مسئولیت نسبت به وظایف محوله باشند که همه اینها در قالب آموزش و پژوهش و یادگیری مدام که همواره همراه با عمل(Learning by doing)باشد امکان پذیر است.
نظام اجتماعی کارآمد و توسعه یافته، نظامی است که مبتنی بر نظام آموزشی صحیح و تخصص در کنار تعهد کاری و برگرفته از پژوهش های علمی و عملی باشد.
*پژوهشگر علوم اجتماعی