نقش تشکلها و نهادهای مردمی در ادارۀ امور کشور
نویسنده : ابوالقاسم کواکبیان
بیستودوم مرداد در کشور عزیزمان روز تشکلها و مشارکتهای اجتماعی نامگذاری شده است. تعیین این روز ملی بدین معناست که تمامی سازمانهای مردمنهاد باید مسئولیتپذیر بوده و همت کنند تا با تأثیر مثبت خود بر جامعه باعث رشد والای انسانی در زندگی فردی و اجتماعی شوند و این میسر نمیشود مگر اینکه افرادی که در هر دوره مقام و مسئولیت رسمی کسب میکنند، زمینه را برای ارائۀ مشاوره به مردم علاقهمند و همکاری با آنان فراهم کنند. بدیهی است آن مدیر خودمحور و خودخواه که درب اتاق خود را به روی مردم میبندد و هدفی جز حفظ موقعیت خود ندارد و قدرت فکر خود را بیشتر از آحاد مردم میداند، جامعه را به ورطۀ انزوا و نابودی میکشاند؛ بنابراین باید راه برای همۀ مردم خیرخواه و دوستدار توسعه و آبادانی شهر و استان و حتی کشور باز باشد.
خوشبختانه در سالهای اخیر در کشورمان مردم خیرخواه سعی کردهاند در ادارۀ امور کشور، به مدیران رسمی که از بیتالمال حقوق میگیرند، کمک کنند؛ ازاینرو، تعداد زیادی تشکل مردمنهاد برای کمک و مشاوره پروانۀ رسمی گرفتهاند. آنان تمایل دارند تا برای بهبود وضعیت محیط زندگی خود و داشتن زندگی بهتر نقش مهمتری ایفا کنند. از بنیادهای توسعه و آبادانی گرفته تا بنیادهای همیاری آموزشی و فرهنگی، از دوستداران محیط زیست گرفته تا پیشگامان جلوگیری از آلایندگی هوا که بهسمت مسمومیت میرود، از دوستداران کودکان گرفته تا افراد خیّری که در زمینۀ بهبود و اضافهشدن فضای آموزشی تلاش میکنند؛ لذا کمترین نقشی که میتوان برای این افراد درنظر گرفت، ارائۀ مشاوره و نشاندادن طریق بهتر برای زندگی بهتر است.
اصولاً تفاوت عمدۀ ما انسانها با دیگر مخلوقات خداوند سبحان، اخلاقمداری است؛ لذا جوامع برای رسیدن به توسعۀ همهجانبه نیازمند انسانهای اخلاقمدار و مسئولیتپذیر هستند؛ چراکه اخلاق حکم میکند که انسانها برای رفاه زندگی همنوعان خود با فکر و انرژی بیشتری تلاش کنند و باید همت کنند که با تأثیر مثبت خود زندگیای عاری از هرگونه پلشتی رقم بزنند. از طرفی اکثریت قاطع مردم ما مسلمان هستند و دین مبین ما به مشورتکردن برای زندگی سالمتر و به آنچه برای مردم سرنوشت نیک بهارمغان میآورد، سفارش کرده است و چندین آیه از قرآن مجید به این عمل خداپسندانه اشاره دارد.
یکی از صفات نیکوی پیشوایان بزرگ اسلام همین شورا و مشورت بوده است؛ بهطوریکه در روایات آمده است حضرت رسول اکرم(ص) در بین یاران خود در مسجد حلقهوار مینشستند و از آنان مشورت میخواستند و اگر تازهواردی حضرت را نمیشناخت، مشکل میتوانست ایشان را در بین دیگران تشخیص دهد. بههرحال، مشورت واقعی همانند عسل ناب است که باید آن را از کندو بیرون کشید تا همگان از حلاوت آن بهره ببرند؛ بنابراین مشورت میتواند مقدمۀ مشارکتهای اجتماعی باشد؛ چون اگر یک نفر در زندگی فردی بدون مشورت و مشارکت با دیگران کاری انجام دهد، نتیجۀ دلخواه را نخواهد گرفت و البته به خود آسیب زده است. اگر در امور اجتماعی مشورت و مشارکت مردمی تعطیل شود و شهر و دیاری با اظهارنظرهای شخصی اداره شود، احتمال دارد انسانهای زیادی از گزند آن در امان نباشند؛ درنتیجه مردم باید در قالب تشکلها به دولتها کمک کنند. بدیهی است که این مشارکتها و مشاورهها منحصر به اوضاع عادی نیست؛ مشارکت اجتماعی در هنگام بروز حوادث طبیعی چون سیل و زلزله یا غیرطبیعی چون جنگ و مناقشات با اجنبی تأثیر بسزایی دارد تا جاییکه باوجود همۀ ارکان حکومتی بهویژه مقام رهبری و نیز قانون اساسی، بازهم در همان قانون اساسی، در موقعیتهایی استفاده از همهپرسی و آرای جمعی پیشبینی شده است.
درپایان، بهنظر میرسد اگر بخواهیم جامعهای عاری از گرفتاری و فقر مادی و معنوی داشته باشیم، همه باید احساس مسئولیت کنیم و با مشارکتهای اجتماعی و ایجاد تشکلهای خیرخواهانه به ارتقای فرهنگی و اقتصادی کشور کمک کنیم و دولتمردان ما باید تابع نظر جمعی باشند. بههرحال، با خرد جمعی و همکاری همهجانبۀ مردم و استقبال از افکار عمومی، بهتر میتوانیم در سایۀ وحدت ملی و با اولویتقراردادن قوانین انسانساز دین مبین اسلام، ایران را آباد کنیم.