يک ميراث نفتي – گازي ديگر از دولت احمدينژاد
حميدرضا شکوهي
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۱۴:۴۱
يکي از خبرگزاريهاي منتقد دولت که قبل از روي کار آمدن وزير فعلي نفت، فضاسازي بر ضد او را آغاز کرده بود، طي بيش از يک سال گذشته، همچنان از هيچ تلاشي براي متهم کردن وزارت نفت و شرکتهاي تابعه در حوزههاي مختلف فروگذار نميکند. البته طبيعتا نه تنها ما مخالف انتقاد نيستيم بلکه خود را در مقابل هر دولتي منتقد ميدانيم اما نکته اينجاست که برخي، خيلي زود فراموش ميکنند. اين خبرگزاري اصولگرا در تازهترين موضعگيري خود پس از کنفرانس خبري اخير مديرعامل شرکت ملي گاز که آمارهايي مبني بر افزايش توليد گاز در کشور ارائه داده بود، اين آمارها را زير سوال برده و مدعي شده در ماههاي اخير تزريق گاز به ميادين نفتي کشور کاهش يافته تا به جاي آن گاز بيشتري در کشور عرضه شود. اين ادعا از چند جنبه حايز اهميت است:
1- آمارها حکايت از افزايش توليد گاز در کشور دارد و در اين آمارهاي رسمي نميتوان خدشهاي وارد کرد. در حقيقت، با وجود افزايش مصرف در کشور، توليد نيز افزايش يافته و در اين موضوع ترديدي نيست.
2- اينکه هنوز توليد گاز کشور، پاسخگوي نياز کشور به گاز نيست، ريشه در عملکرد مسوولان دولت قبل دارد که پروژههاي گازي کشور در پارس جنوبي در زمان استقرار آنها با تاخيرهاي فراوان مواجه شد. برخي پروژهها نزديک به يک دهه از آغاز عمليات اجرايي آن سپري شده و در دولت قبل به مرحله بهرهبرداري نرسيده و در همان زمان شاهد طرح رويايي فازهاي 35 ماهه پارس جنوبي بوديم که بايد يک سال و نيم پيش در زمان دولت قبل به بهرهبرداري ميرسيد اما هنوز به نيمه راه هم نرسيده است. حاصل تاخيرهاي مکرر در اجراي پروژهها در زمان دولت قبل، عدم افزايش توليد گاز به ميزان مقرر در برنامه توسعه بوده که گريبانگير دولت فعلي شده است. اين خبرگزاري اصولگرا، زماني که در دولت قبل، پروژههاي بزرگ و رويايي با تاخيرهاي فراوان مواجه ميشد کجا بود که اکنون از کمبود گاز براي تزريق انتقاد ميکند؟
3- جهت اطلاع مخاطبان، گاز ترش براي تزريق به ميادين نفتي مورد استفاده قرار ميگيرد و گاز شيرين همان گازي است که در منازل و ساير مراکز مصرفي استفاده ميشود. فازهاي 6 و 7 و 8 پارس جنوبي که در زمان دولت اصلاحات براي توليد گاز ترش با هدف تزريق به ميادين نفتي طراحي و اجراي آن در همان زمان آغاز شده بود، سرانجام در دولت احمدينژاد با مدتها تاخير به بهرهبرداري رسيد اما از آنجا که دولت وقت توان تامين گاز شيرين مصرفي مردم را نداشت، گاز ترش اين فازها را براي شيرين سازي به پالايشگاه فرستاد تا به شبکه سراسري تزريق کند و تاسف آور اينکه اين روال تا پايان دولت قبل و حتي پس از راهاندازي فازهاي 9 و 10 هم به قوت خود باقي ماند. آن زمان که گاز ترش که صرفا براي تزريق به ميادين نفتي توليد شده بود، به مخازن فرسوده نفتي تزريق نميشد و ضريب بازيافت مخازن نفت کم ميشد تا دولت گاز مورد نياز مردم را به هر قيمتي شده تامين کند خبرگزاري اصولگرا کجا بود؟ آيا آن زمان عدم تزريق گاز به ميادين نفتي اشکال نداشت که خبرگزاري اصولگراي حامي دولت سکوت کرده بود؟ و آيا کاهش تزريق گاز به ميادين نفتي، ميراثي به جاي مانده از دولت قبل با کوهي از پروژههاي زخمي و نيمه کاره نيست؟
اي کاش در نقدها – بخوانيد تخريبها – ي خود اندکي انصاف را رعايت کنيم يا لااقل گذشته را فراموش نکنيم. گذشتهاي که در قبال عملکردهايي سکوت ميکرديم که اکنون آنها را زير سوال ميبريم.