انسجام و وحدت در برابر تفکر ملوکالطوایفی
منصور فرزامی
تاریخ انتشار : شنبه ۱۰ تير ۱۳۹۶ ساعت ۱۰:۲۲
غور در تاریخ ایران بر همه مبرهن و مدلل میکند که ایران در عصر ملوک الطوایفی منشأ اثر و بزرگیای نبوده است. چرا که تفکر ملوکالطوایفی از تفکر تفرقه ناشی میشود و نیز از جامعهای طبقاتی. امپراتوری عظیم ساسانی با آن سپاه عظیم و تشکیلات مدرن آن زمان چرا در برابر چند هزار پابرهنه با شمشیر و بیشمشیر عرب تازه مسلمان درهم شکست و فروریخت و ابرقدرت دیگر آن روزگاران، روم هم؟ برای اینکه نوید و ندای وحدت برآمده از دل محمدی (ص) از آنان مردمی ساخت مخلص و مومن و ضدطبقاتی، ساده زیست، بینیاز از برج عاج نشینی، مردمی که میدانستند چه میخواهند و دنیا و آخرتشان چیست و از چه راهی به مقصد میرسند. از تاریخ دور بگذریم و به همسایگان کنونی خود نگاه کنیم: به عراق، به سوریه، به افغانستان و... چرا باید « یانکی »ها از آن سوی اقیانوسها برای تامین منافع خود تصمیم بگیرند که شمار نیروهای اعزامیشان به کشور همسایه شرقیمان چقدر باشد؟ میدانید چرا؟ برای اینکه هزارهها و طالبان و این گروه و آن گروه با تحریک و سیاست ویرانگر حکومت همین یانکیهای ششلولبند و گاوچران، برادر میکشند و به این نتیجه رسیدهاند که جهت حفظ جان و مال و ناموس خود به همین حکومت استعماری و استثماری پناه ببرند. حکومتی که خود پنجاه ایالت ناهمگون اما متحد و منقاد به قانون دارد و آزادی بیان و قلم در آن، نه به صورت مطلوب اما به شکل معمول نهادینه شده است تا جایی که در این روزها، کشوری مستقل به نام «پورتوریکو» میخواهد تا یکی از ایالاتش باشد! و اما در همسایگی ما، کشور مسلمان عراق، منطقه کردنشیناش میخواهد جهت استقلال، به آرای عمومی مراجعه کند ! و سوریه هم که خود میدانیم گرفتار چه مصایبی است و یمن فقیر هم چگونه مصیبتزده حمله وحشیانه قوم نادان سعودی است؟ طالبان چیست و داعش کدام است؟ به چه سبب این مصایب و سفاکیها، دامن جهان اسلام را گرفته؟ باید آسیبشناسی کنیم و از گذشتههای دور و نزدیک همسایگان همکیش خود عبرت بگیریم و به آن راهی که آنان رفتهاند نرویم. در عوض در مسیری قدم بگذاریم که ملل پیشرفته با کمترین زیان دهی و صدمهبینی به اینجا رسیدهاند. به عنوان مثال فرانسه چرا آن روز در مراجعه به آرای عمومی به شخصیتی برجسته به نام «ژنرال دوگل» رای نداد و امروز به جوان چهل سالهای بدون وابستگی به احزاب سنتی و بزرگ فرانسه، به نام «ماکرون» به بیش از 66% آرا، رای میدهد؟ چون به شعار «پیش به سوی فرانسه جدید»اش اعتماد کرده است. حتی شکست خوردگان در انتخابات هم مجاب شدهاند که این جوان، رئیسجمهور آنهاست و مدت پنج سال باید از این رئیس ساده زیست جدید، حمایت کرد و چوب لای چرخ اجراییاش نگذاشت. راز بزرگی و ماندگاری و وحدت یک ملت نباید جز این باشد. البته نمیخواهیم و نباید هم که این کشور و از نوع آن را سرمشق خود قرار دهیم چون ما در دین و شریعت و اخلاق و سنت خود، بهتر، اصولیتر و انسانیتر از آنها را داریم به شرط آن که به آن اصول برگردیم. اگر برنگردیم، منشا هیچ اثر و آثار مثبت و قابل اعتنایی نخواهیم بود. به عنوان نمونه در کدام مکتب و مرامی جز ادیان الهی و مثال زبدهاش دین محمدی(ص) این دین رحمت و مهربانی آمده است که سید قریشی و بلال حبشی، از امتیازی برابر خود دارند و ارجمندترین آنان نزد خدای متعال، پرهیزگارترین آنهاست؟ ما جهت بقا و بزرگی و سرمشق دیگران شدن باید بپذیریم که ایران متعلق به همه ایرانیان است. با تنوع نژادی و نحلههای مذهبی که دارد. باید بپذیریم که کشور، یک رهبر، یک قانون، یک رئیس جمهور دارد. مجلس ما یکی است و هر نمایندهای، نماینده و زبان همه ملت است. برادری با فرقهها و قومیتها، هر برگ برنده سوء استفاده و تبلیغی را از دشمن و دشمنانی که در کمین ما نشستهاند، میگیرد. از طرفی، رتبه حقوقی ما را در افکار عمومی جهان بالا میبرد. باید باور کنیم در جامعهای که عدالت برقرار و قسط اسلامی بین همه مراعات میشود و اقدامات، عرضی و موازی نیست و همه در برابر قانون مساوی و از حقوق برابر برخوردارند، داعش شکل نمیگیرد و اگر هم جسارت و تعدی مقطعی صورت بگیرد در نطفه خفه خواهد شد و در این امر، همه ملت، یک دست و یک زبان هستند و از آن سو، هر عرض اندامی در مقابل قانون و هر پا فراتر نهادنی از گلیم قانون و هر بیحرمتی و اسائه ادبی در مقابل صاحب منصبانی که ملت در تثبیت مقامشان به طور مستقیم یا غیرمستقیم رای داده است و بدین وسیله «میزان» خود را نشان داده، از ناحیه هر کس که باشد، مصداق خودرایی و تفکر ملوک الطوایفی و بازگشت به عقب و افول است و اینجاست که باید احساس خطر کرد و نسبت به آینده کشور بدبین بود.