ارديبهشت 96 و انتخابات سرنوشت ساز ملت (4)

مصطفي کواکبيان
تاریخ انتشار : شنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۳۶
Share/Save/Bookmark
 
ارديبهشت 96 و انتخابات سرنوشت ساز ملت (4)
د- رقابت

در اين نوشتار به اصل چهارم از مبحث «مباني و اصول حاکم بر انتخابات» يعني اصل «رقابت» پرداخته و نکاتي را تقديم خوانندگان عزيز مي‌داريم.

1- برگزاري هر انتخاباتي را مي‌توان از مهمترين ويژگي‌هاي حکومت «مردم‌سالار» قلمداد کرد. کما اين که وجود رقابت جدي و واقعي ميان نامزدهاي انتخاباتي را بايد بنيادي‌ترين عنصر و اساسي‌ترين خصوصيت و اصلي‌ترين سلول «هسته انتخابات» ناميد. اگر دموکراسي بدون انتخابات معنا ندارد، قطعا انتخابات بدون رقابت هم مفهومي ندارد. راستي آيا مي‌توان از انتخابات بدون «رقابت» حتي در عالم خيال، يک تصوير واقعي از مفهوم «انتخاب» داشت؟ و آن را «دموکراتيک» تلقي کرد؟

2- شکي نيست که منظور از مفهوم «رقابت» همان رقابت واقعي و جدي است و نه رقابت صوري و نمايشي و ظاهري! زيرا رقابت نمايشي واجد هيچگونه لوازم و مميزات انتخابات واقعي نبوده و بيشتر شبيه «انتصابات» است تا «انتخابات». نمايش انتخابات رقابتي بيشتر به حکومت‌هاي «شبه دموکراتيک» مربوط است تا دموکراسي‌هاي واقعي.

3-‌ تجربه انتخابات در تمام کشورها و در جمهوري اسلامي ايران نشان مي‌دهد هرچه ميزان رقابت جدي‌تر و واقعي‌تر باشد ميزان مشارکت مردم در انتخابات بيشتر خواهد بود. حضور حماسي و بيش از 85 درصدي مردم در انتخابات 88 را بيشتر بايد در رقابت جدي نامزدهاي انتخاباتي جستجو کرد. در بعضي از مقاطع به دليل جدي نبودن رقابت حتي ميزان مشارکت حدود 50 درصد بوده است. به عبارت واضح‌تر، ميزان مشارکت مردم در هر انتخاباتي نسبت مستقيم با ميزان جدي بودن رقابت در آن انتخابات دارد. لذا دست‌اندرکاران انتخابات 96 اگر براي افزايش مشارکت مردم، ايده‌اي دلسوزانه دارند حتما بايد براي رقابتي‌تر شدن انتخابات چاره‌انديشي کنند.

4- البته منظور از رقابت در انتخابات به رقابت ميان مردم و نامزدهاي انتخاباتي برمي‌گردد و نه رقابت ميان صاحبان قدرت و برخوردار از رانت‌هاي حکومت! معمولا در برخي حکومت‌ها، تعدادي از افراد ذي‌نفوذ براي استمرار و بقاي نفوذ حکومتي نيازمند معرفي و حمايت از برخي نامزدهاي انتخاباتي هستند لذا در چنين مواردي، بسياري از مردم چون احساس رقابت واقعي و جدي در ميان خودشان ندارند چندان رغبتي براي مشارکت ندارند. بي‌جهت نيست در برخي مقاطع حتي آراي باطله از آراي نامزدهاي صوري و گرم‌کنندگان تنور انتخابات بيشتر مي‌شود!

5- هرچند رقابت جدي ميان نامزدهاي انتخاباتي از يک طيف سياسي و يک سليقه خاص را نمي‌توان رقابت صوري و نمايشي دانست؛ اما قطعا چنين رقابتي را نمي‌توان يک «رقابت کامل» ناميد. به عنوان مثال اگر شما در مغازه ميوه‌فروشي بخواهيد از ميان مجموعه سيب‌هاي زرد يک کيلو سيب انتخاب کنيد هرچند شما خودتان انتخاب مي‌کنيد اما شما «انتخاب کامل» نداريد! ولي اگر شما بخواهيد از ميان سيب‌هاي زرد و قرمز و سبز و... که همگي يک قيمت دارند يک کيلو سيب انتخاب کنيد آنگاه به «انتخاب کامل» دست يافته‌ايد. بنابراين دستگاه‌هاي نظارتي و اجرايي و تبليغاتي بايد بدانند زماني مي‌توانند مدعي انتخابات واقعي و رقابت‌ کامل باشند که در بين واجدان شرايط قانوني از همه طيف‌هاي فکري و گرايشات سياسي و سلايق متفاوت، نامزدهاي انتخاباتي را در معرض انتخاب مردم بگذارند.

6- نگارنده با عنايت به تجارب بشري سخت بر اين باور است در صورتي که بخواهيم دموکراسي حقيقي و انتخابات واقعي و رقابت «جدي» و «غيرصوري» و «غيرحکومتي» و «کامل» را در هر انتخاباتي با مشارکت حداکثري مردم داشته باشيم حتما بايد بر تقويت تشکل‌هاي سياسي و فعاليت‌هاي حزبي و نامزدهاي احزاب مختلف و در يک کلمه «انتخابات حزبي» پافشاري کنيم.

انشاءالله در شماره‌ آتي در مورد نقش احزاب در انتخابات بيشتر سخن خواهم گفت. 

*قسمتهای قبلی یادداشت را از طریق لینک های ذیل بخوانید:

قسمت اول

قسمت دوم

قسمت سوم
کد مطلب: 240