فصل دوم: ویژگیهای مشترک داوطلبان
د- کارایی و تخصص کافی و بصیرت علم لازم
چهارمین ویژگی مشترک همه داوطلبان همان برخورداری از کارایی و تخصص کافی و بصیرت و علم لازم برای موضوع انتخاب و یا حوزه ماموریت است که در این زمینه نیز نکاتی را یادآور میشویم؛
1- اگر برای تصدی هر گونه مسوولیت در نظام سیاسی اسلام شرط «تعهد» و «امانتداری» و «تقوی» از جمله شروط قطعی و اجتناب ناپذیر است؛ به همان میزان نیز باید منتخبان از شرط «تخصص و کارایی» و «بصیرت و علم» برخوردار باشند.
به عبارت دیگر در صورتی که ما برای داوطلبان، اعتقاد و التزام به اسلام و قانون اساسی و سایر قوانین را از جمله ویژگیهای ضروری تلقی میکنیم؛ به همان اندازه افراد بیتخصص و عناصری که از شناخت کافی و علم لازم در حوزه کاری خود برخوردار نیستند هرگز «لیاقت» و «شایستگی» تصدی آن مسوولیت را ندارند.
2- هر چند عدهای ممکن است از دعوای بین «تعهد» و «تخصص» از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی به دلیل بیلیاقتی و بیتعهدی خویش نان خوردهاند؛ اما در فرهنگ غنی اسلام و معارف والای قرآن کریم هیچگونه جنگی در این زمینه وجود ندارد. زیرا عالمان بیتعهد به همان اندازه برای نظام سیاسی اسلام خطرناکند که متعهدان غیر متخصص. راستی اگر به دلیل آن که گفتهاند (چو دزدی با چراغ آید گزیدهتر برد کالا) نباید زمام امور مردم را به عناصر متخصص اما غیرمتعهد سپرد؛ آیا میتوان سرنوشت مردم را به عناصر مدعی تعهد اما بیتخصص واگذار کرد؟ مگر قرآن کریم در آیه 9 سوره الزمر نمیفرماید: آیا کسانی که میدانند و کسانی که نمیدانند برابر هستند؟ (هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون).
3- نکتهای که در مبحث کنونی نباید هیچگاه از آن غفلت کرد این است که اگر شخصی مدعی «تعهد» است ولی علم و تخصص لازم برای کاری که به او پیشنهاد میشود ندارد ولی با توجیهات فراوان آن را میپذیرد نباید او را صرفا غیرمتخصص دانست بلکه اتفاقا او بیتقوا و غیرمتعهد است که با پذیرش آن پست و مقام ممکن است از جنبههای مختلف به جامعه اسلامی و بیتالمال مسلمانان ضربات مهلک و خسارتهای فراوان وارد نماید و هر چه بیشتر تقلا و کوشش کرده و با سرعت زیادتری بخواهد طی مسیر نماید از مسیر اصلی دورتر خواهد شد. چه زیبا امام صادق(ع) میفرماید: فردی که بدون بصیرت و آگاهی، عهدهدار کاری باشد همانند کسی است که در جاده غیر مسیر اصلی حرکت میکند و هر چه سرعت بیشتری در حرکت خویش داشته باشد از نقطه اصلی دورتر خواهد شد! (العامل علی غیربصیره کالسائر علی غیرالطریق و لا یزیده سرعه السیر الا بعدا).
4- بیشک مفهوم «شایستهسالاری» برخورداری از هر دو ویژگی »تعهد» و «تخصص» به صورت توامان است و هرچه کارگزار نظام سیاسی اسلام مسوولیت بیشتری را بر دوش خویش بگذارد قطعا باید از تعهد بالاتر و تخصص بیشتری برخوردار باشد.
راستی چگونه آن داوطلب عضویت در شوراهای اسلامی شهر و روستا که هیچگونه تخصصی در هیچ یک از رشتههای مربوط به اداره آن شهر و روستا را ندارد به خود اجازه میدهد خودش را در معرض انتخاب دیگران قرار دهد؟ البته چنین فردی ممکن است همه واجبات شرعی را هم به خوبی انجام داده و حتی تمامی مستحبات را هم به جا آورد و فردی کاملا پرهیزکار نسبت به معاصی و منکرات هم باشد؛ اما پذیرش مسوولیتهای اجتماعی علاوه بر «تقوی» به علم و کارایی و تخصص نیز نیازمند است. کما این که پذیرش مسوولیت بسیار دشوار ریاستجمهوری که به مراتب از عضویت در فلان شهر و یا به همان روستا بالاتر است کار آسانی نیست که متاسفانه به دلیل ضعف قانون بخواهد صدها داوطلب برای آن ثبتنام نمایند!!
5- عدهای فکر میکنند که موضوع «املاک نجومی» یا «فیشهای غیرمتعارف» و یا «اختلاسهای میلیاردی» و یا موضوعاتی همچون «غار علیصدر» و یا «صندوق ذخیره فرهنگیان» صرفا به خاطر بیتعهدی و بیتقوایی بوده و فقط همین امور نوعی «خیانت» محسوب میشود. اما نگارنده بر این باور است اگر مسوولان مافوق ذیربط در این موضوعات از کارآیی و تخصص لازم برخوردار بودند یقینا ما شاهد چنین خیانتهایی نبودیم و اتفاقا به تعبیر روایات، خیانت اصلی همین است که چرا این گونه افراد غیرمتخصص برسرکار آمدهاند. مگر در روایات اسلامی نخواندهایم در زمانی که بخواهیم چوپانی را برای چرای گوسفندان استخدام کنیم باید دقت لازم برای گزینش فرد ماهرتر و متخصصتر داشته باشیم چه رسد برای گزینش رئیسجمهور یا نمایندگان مجلس و یا وزیران و یا اعضای شوراها!! راستی چه زیبا حضرت رسول اکرم (ص) میفرمایند: کسی که کارگری را به خدمت میگیرد در حالی که میداند در میان مردم فرد داناتر از آن فرد استخدام شده وجود دارد پس همانا به خدا و رسول خدا و تمامی مسلمانان خیانت کرده است!! (من استخدم عاملا و هو یعلم بان فیهم اعلم منه فقد خانالله و رسوله و جمیعالمسلمین)