آخر این قصه را من جور دیگر دیده ام!
میرزابابا مطهری نژاد *
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۲۰:۵۷
هنوز چند روزی از اعتراض صریح و بی پرده وزیر بهداشت و درمان و آموزش پزشکی به مجری نشاندار جبهه پایداری در برنامه ثریا، شبکه یک سیما و حمایت های خیل عظیم مردمی از وزیر و پس لرزه های آن در شبکه های اجتماعی نگذشته است، که دکتر آخوندی وزیر راه و شهرسازی با انتشار نامه ای سرگشاده به رئیس صدا و سیما ، به جریان سازی جهت دار صدا و سیما در بخش های خبری علیه دولت و وزارت راه و شهر سازی به بهانه قرائت گزارش کمیسیون عمران مجلس در صحن علنی، به شدت اعتراض کرد . در این مقال در محتوای اعتراض های این دو وزیر داوری نمی کنم، و داوری را به خوانندگان و بینندگان یعنی مردم واگذار می کنم. اما از آنجا که جهت گیری های یکسویه و جناحی صدا و سیما را خسارتی جبران ناپذیر برای کشور و انقلاب می دانم ، به سیاست گزاران و مدیران رسانه ملی و خیل عظیم دوستداران کشور و انقلاب ، آخر این قصه را آن طور که من می بینم یاد آوری می کنم :
تاریخ هماره ای است که بر کلک صولت و شکیب ادوار افتخار ملل تکیه دارد و بر زخم هزیمت کاروانیان آن نیز . و چه بسیار حکایت که از اقوام و زوال اسلاف بر زبان این پیر منطوق ! به اخلاف رسیده است .
عمال سیاست و اجتماع ابناء آدم ، گاه رقعه حمیت و شرف بر پیکان خامه ریز تاریخ سپرده اند و گاه ودیعه ای جز آزرم و تهی مایگی، نصیبی دیگر به اوراق کهن گذشته و میراث آینده مسپرده اند. لیک ، آنچه تارک (( رفتگان )) را همواره لؤلؤ ئی مرجان وش ، درخشان داشته و تاریخ جز به نیکی و حسرت از آن یاد ندارد، فرهنگ ملل و آداب دیرینه اقوام بشر است و صداقت و درستی است، و گزافه نیست که عالمان و کاتبان و راویان و خبرنگاران و گزارشگران دلسوخته ، هویت گم شده نسل های داغ بر پیشانی خورده متقدم را ، در جای جای این تیپاخورده خاکی ، در رخسار فرهنگ آنان جستجو کرده اند ...... . و امروز به این دیار ، صحبت تازه عشق به رخساره ای زلال در نسلی پرالتهاب ، رخ نموده که مکتوب پیشینیان از آن نشانی در خود ندیده یا کم سراغ کرده است .
این نسل به مدد فناوری ارتباطات و به قدرت تحلیل و بصیرت ، خاکستر نسیان و فراموشی از خطاهای فاحش گذشته ی نه چندان دور و حال ، رسانه ها و رسانه ملی را زدوده و خواهد زدود . مباد تکرار خطاها بیش از این درخت بی اعتمادی به رسانه ملی را آبیاری کند که دیگر از هیچ کس کاری برای احیای اعتبار این رسانه بر نیاید، که اگر چنین شود، در چالش های اجنناب ناپذیر اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ، وظیفه تهییج و بسیج عمومی را به که و به چه خواهیم سپرد .
آنچه که در درد نامه وزیر راه و شهرسازی آمده که در بخش های خبری که باید دقیق ترین، جامع ترین و روشنترین اطلاعات را از عناصر خبری منتقل کند ، شاه بیت گزارش با مصلحت اندیشی جناحی ! نادیده گرفته شده باشد، و سخنان و گزارشات گزینشی برای نتیجه گیری از پیش تعیین شده را منعکس و منتقل کرده باشد ، آب به آسیاب دوست است یا دشمن ؟
چه جریانی بر ایستایی رسانه ملی بر خطاهای گذشته در سالهای نه چندان دور پای می فشرد ؟ مدیریت رسانه ملی با رسالت عظیمی که بر دوش دارد، باید بداند که : پایداری در حرکت است، در برون رفت از کاستی هاست، چرا که پایداری در ایستایی، پاشکستگی است ! نه پایداری !
حرف کمی نبود، قرار و مدار عشق
اما چه فایده ،که نفهمیم یار را
ای روح های ناب !دوباره به پاکنید
قدری برای اهل زمستان ، بهار را
* کارشناس ارشد ، مشاور و مدرس ارتباطات
* عضو انجمن بین المللی مدیران حرفه ای ( ISPIM )
* فعال سیاسی