ترامپ و تهدید خاک وطن

سمیرا قیاسی
تاریخ انتشار : يکشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۰۰:۳۶
Share/Save/Bookmark
 
ترامپ و تهدید خاک وطن
از زمان تبلیغات انتخاباتی دونالد ترامپ نامزد حزب جمهوری خواهان آمریکا تا پس از برگزاری انتخابات و برگزیده شدنش به عنوان رئیس جمهور این کشور حرف و حدیثهای بسیاری از افکار و برنامه ها و منش و خلقیات او رسانه ای شد که برخی از آنها شباهتهای بسیار به مقام مشابه و همتای وطنیمان داشت! از خط و نشان کشیدن هایش و سر مبارک به دیوار فشار دادن برای به کرسی نشاندن عقاید و نظراتش ( حتی به زور!)
این حرف و حدیثها کم کم رنگ جدی تری می گیرد و در حالی که زمان زیادی از به کرسی ریاست جمهوری نشستن ترامپ نمی گذرد اما گویا قصد ندارد حتی لحظه ای از تهدید و ترساندن کشورهای دیگر علی الخصوص ایران عقب نشینی کند. اقدام عجیب و غیر قابل توجیه جلوگیری از ورود اتباع 7 کشور مسلمان که طبعیتا ایران هم در راس آنهاست به آمریکا، شگفتی جهانی را برانگیخت چنان که حتی مردم و شهروندان آمریکا نیز تظاهراتها و اعتراضهای گسترده ای را علیه رئیس جمهور خود برپا کردند و خواستار لغو این قانون شدند. و حالا در حالی که هنوز آتش آن اقدام نسنجیده فروکش نکرده شاهد خط و نشان کشیدنش برای افزایش تحریم ها و نادیده گرفتن برجام هستیم که سیاستمداران را در شگفتی و تامل و حتی مردم را در اندکی نگرانی فرو برده است که بلاخره چه خواهد شد؟
با وجود اینکه رئیس جمهور و مسئولین ایران با قاطعیت از عقب نشینی نکردن از مواضع خود و الزام دولت آمریکا به اجرای تعهداتش سخن می گویند ولی ترامپ با ادبیاتی نه چندان شایسته که بیشتر بوی تهدید و از بالا نگاه کردن می دهد می گوید با ایران مهربان نخواهم بود و هیچ گزینه ای از روی میز حذف نشده است و تحریم ها را افزایش می دهم و.... و این گفتار از یک شخصیت دیپلماتیک آن هم از کشوری که داعیه آزادی خواهی و برتری طلبی دارد قابل هضم نیست. ترامپ صرف نظر از شخصیت فردی اش باید بداند که امروز دیگر یک چهره جهانی است و به عنوان رئیس جمهور شایسته نیست از ادبیات توهین آمیز و کوچه بازاری استفاده کند، هتاکی کند، تهدید کند و تلفن را روی همتای دیگرش در کشوری دیگر قطع کند و....
کاش قبل از کاندیداتوری برخی صلاحیتهای اخلاقی کاندیداها هم مورد بررسی و تایید و اصلاح قرار می گرفت...
اما این روی سکه ما هستیم . مردم سرزمینی که رویاهای شیرین کودکیمان به طعم تلخ جنگ آغشته است و هنوز خوابهایمان بوی باروت و صدای گلوله می دهد. هنوز بسیاری از خانه ها یک قاب عکس با روبان مشکی و هر مادری داغی سهمگین بر دل دارد. هنوز آوارگی و خون و خمپاره را از یاد نبرده ایم و هنوز بعد از سی سال پلاک و استخوان بر دستهای مردم تشییع می شود و این یعنی هنوز داغ های ما تازه است و دیگر این مردم تاب آوارگی و جنگ و داغ تازه ندارند... و این یعنی رسالت مسئولین ما، رسالت مدافعان این خاک و رسالت تصمیم گیرندگانمان سنگین تر از قبل است...
یادمان نرود که با همه گله ها و سختی ها و انتقادهای گاه و بیگاهمان از مسئولینمان، نمی توانیم منکر امنیت بی نظیری بشویم که سالهاست به برکت همان خونهای ریخته شده در جبهه های جنوب و غرب و جای جای این کشور ساری و جاری است و امیدواریم مستدام باشد و نگذارد هیچ چشم طمعی حتی به بهانه تهدید و ترساندن به این خاک خیره شود...
ای وطن ...خاکت دور از تاراج خزان...
کد مطلب: 321